کتاب «پوست در بازی (عدم تقارن‌های پنهان در زندگی روزمره)» نوشته نسیم نیکولاس طالب با ترجمه سعید رمضانی و هادی بهمنی توسط نشر نوین منتشر شد.

به گزارش مهر، نسخه اصلی این کتاب در سال ۲۰۱۸ چاپ شده است.

پوست در بازی، پنجمین کتاب مجموعه Incerto است. اولین کتاب این مجموعه در سال ۲۰۰۱ چاپ شد. Incerto نامی است که نسیم طالب برای مجموعه و در واقع پروژه شخصی خود انتخاب کرده است. این پروژه شخصی در جهت تبیین اهمیت تصادفی بودن در دنیاست که باعث می‌شود بعضی از رویدادهای پیش‌بینی‌نشده با تأثیر بسیار زیاد باعث شوند مدل‌های معمول از دنیا در لحظه‌ای نامعتبر شوند. ولی اگر بخش محسوسی از رویدادهای تأثیرگذار دنیا تصادفی بوده و به نوعی قوی سیاه هستند، چه‌طور می‌توان سیستم‌هایی طراحی کرد که آسیب کمتری در این دنیا ببیند و حتی رشد کند؟

نسیم طالب که پیش‌تر کتاب «قوی سیاه» را منتشر کرده، در مجموعه Incerto، ویژگی تصادفی‌بودن دنیا را در کتاب اول، وجود قوهای سیاه را در کتاب دوم، پادشکننده‌بودن را در کتاب سوم و کلمات قصاری در مورد زندگی بر مبنای مدل ذهنی این کتاب‌ها را در کتاب چهارم به کتاب پنجم رسانده که «پوست در بازی» باشد.

سعید رمضانی درباره ترجمه این کتاب می‌گوید: این کتاب برای اولین‌بار توسط هادی بهمنی ترجمه شد. سپس رؤیا آب‌سالان تغییراتی در ترجمه داد و کل متن را بازبینی کرد. در نهایت هم من ویرایش‌های نهایی و ترجمه اصطلاحاتی که مربوط به مدل ذهنی نسیم طالب بود، انجام دادم.

نسیم طالب نویسنده لبنانی آمریکایی این کتاب را به پیش‌بینی بحران بانکی سال ۲۰۰۸ می‌شناسند که جدا از پیش‌بینی، توانست ثروت خوبی از این اتفاق به دست آورد. کتاب «قوی سیاه» او ۳۶ هفته در لیست پرفروش‌های نیویورک‌تایمز بود و کتاب Fooled by randomess (اولین کتاب مجموعه‌ای که اشاره کردیم) او نیز جزو ۷۵ کتاب هوشمندانه در لیست فورچون شناخته شده است.

مفهوم «پوست در بازی» به این معنی است اگر درگیر موضوعی شدیم، باید همزمان و به‌صورت متوازن، درگیر عواقب منفی و مثبت آن موضوع باشیم. اگر حرفی می‌زنیم یا کاری می‌کنیم که برایمان درآمد ایجاد می‌کند اما در صورت اشتباه کردن برایمان ضرری نخواهد داشت، پوستِ ما در بازی درگیر نیست. نسیم طالب در تمام کتاب می‌کوشد با مثال‌ها و مصداق‌هایی از زندگی و کسب‌وکار نشانه‌های نبودن پوست در بازی را مطرح کند. به عقیده او درگیر نبودن پوست در بازی، پایداری سیستم‌ها را کاهش داده و باعث انهدام آنها در بلندمدت می‌شود - همانطور که در بحران مالی سال ۲۰۰۸ عمده بازارهای مالی غرب از هم پاشیدند.

نسیم طالب در کتاب «پوست در بازی» در پی تشریح این بوده که چه‌طور دنیا نه بر اساس خواست عموم و اکثریت، بلکه به خاطر پافشاری «اقلیتی نامُدارا» تغییر می‌کند. یا چطور تعدادی از اهالی دانشگاه که صرفاً در دانشگاه زندگی کرده‌اند، چون پوست‌شان درگیر بازی نیست، مهمل می‌بافند و توصیه‌ها و پیشنهاداتشان نیز برای ما مفید نخواهد بود. به‌ویژه که تقریباً هیچ‌وقت در صورت جواب ندادن توصیه و سازوکار پیشنهادی‌شان جریمه نخواهند شد. نویسنده همچنین در این کتاب باورهای خود درباره چنین موضوعاتی تشریح کرده است: «اگر ریسک نکنیم و چیزی گرو نگذاریم، زنده نیستیم» و به چه دلیل «اخلاقیات نمی‌توانند و نباید برای همه یکسان اعمال شوند»

این کتاب ۸ فصل دارد که به‌ترتیب با این عناوین نامگذاری شده‌اند: کتاب ۱) مقدمه، کتاب ۲) نگاهی مقدماتی به نمایندگی، کتاب ۳) بزرگ‌ترین عدم تقارن، ۴) گرگ‌ها در میان سگ‌ها، ۵) زنده‌بودن به معنای پذیرش برخی ریسک‌های معین است، کتاب ۶) نگاهی عمیق‌تر به نمایندگی، کتاب ۷) دین، اعتقاد و پوست در بازی و کتاب ۸) ریسک و عقلانیت.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

حال با اینکه حوزه دانشگاهی به یک مسابقه ورزشی تبدیل شده، ویتگنشتاین دقیقاً دیدگاهی متضاد دارد: دانش منطقه مقابل و بالعکس یک مسابقه ورزشی است. در فلسفه، برنده کسی است که آخر از همه به پایان خط می‌رسد. همچنین «هر چیزی که بوی رقابت داشته باشد، دانش را نابود می‌کند.»

در برخی از حوزه‌ها، نظیر مطالعات جنسیتی یا روانشناسی، همین مقاله‌های آئینی به‌تدریج کمتر و کمتر نشانگر تحقیقات واقعی، و به خاطر ذات مسئله نمایندگی، به سمت نوعی اختلاف سلیقه مافیایی می‌روند: محققین دستور کار خودشان را دارند، در حالی‌که مشتریانشان یعنی جامعه و دانشجویان چیز دیگری خواسته و به خاطرش پول می‌دهند. ابهام موضوع برای بیرونی‌ها باعث می‌شود که آن‌ها بتوانند ورودی‌ها را کنترل کنند. دانستن «اقتصاد» بدین معنا نیست که چیزی را در مورد فعالیت‌های واقعی این حوزه می‌دانید، بلکه به معنی دانستن نظریه است، که اکثرشان چرند بوده و توسط اقتصاددان‌ها به وجود آمده‌اند. دوره‌های دانشگاهی که والدین دهه‌ها سرمایه سخت‌کوشی و تلاش خود را برای آن ذخیره می‌کنند، به‌سادگی در حد یک مد تنزل پیدا می‌کنند. سخت کار کرده و ذخیره می‌کنید تا به فرزندانتان نقد پسااستعماری مطالعه‌محور درباره مکانیک کوانتوم یاد بدهند.

اما پرتوهایی از امید وجود دارد. در واقع رخدادهای اخیر، نشان‌دهنده اینکه سیستم چطور درهم خواهد شکست هستند: فارغ‌التحصیلانی (که اتفاقاً در دنیای واقعی هم کار کرده‌اند) شروع به حذف سرمایه‌گذاری در رشته‌های دانشگاهی جعلی و مضحک کرده‌اند. (البته نه رویکردهای مضحکی که در رشته‌های سنتی جای دارند.) به‌هرحال باید افرادی باشند که حقوق اقتصاددان‌ها کلان و «متخصصین» جنسیتی پسااستعماری را بپردازند. آموزش دانشگاهی باید با کارگاه‌های آموزش حرفه‌ای رقابت کنند: یک زمانی مطالعه تئوری‌های پسااستعماری می‌توانست به فرد کمک کند شغلی غیر از سِرو سیب‌زمینی سرخ‌کرده داشته باشد. دیگر این‌طور نیست.

این کتاب با ۳۳۸ صفحه و قیمت ۵۳ هزار تومان منتشر شده است.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...