اختلاف میان نشر شاهد ایران (و البته دارالهادی لبنان ) و محمدرضا بایرامی بر سر انتشار ترجمه‌ی دو اثر بایرامی هنوز به قوت خود باقی است.

محمدرضا بایرامی در گفتگو با خبرنگار کتاب‌نیوز با اعلام این خبر اظهار داشت: "پس از انتشار خبر این اتفاق تلخ نیز، هیچ اقدام مناسبی صورت نگرفت و به همین دلیل ضمن شکایت از این ناشر دولتی، مراتب احقاق حقوق از دست رفته را پیگیری خواهم نمود."

او در ادامه افزود: «در مقاله‌ای با نام "الهادی یا الحادی؟!" به این موضوع به شکل مبسوطی پرداخته‌ام.» بایرامی در ادامه این گفتگو اظهار داشت: «در نمایشگاه کتاب بانی این مسئله که سمت مدیر کلی هم دارد را دیدم. با هم روبوسی کرده و به او اعلام کردم به شخصیت حقیقی تو به پاس حرمت سلام و علیک، بی‌احترامی نمی‌کنم ولی به شخصیت حقوقی‌ات اعلام دشمنی می‌کنم.»

شایان ذکر است چندی پیش حق ترجمه دو کتاب "سه روایت، یک مرد" و "مرغ‌های دریایی"
محمدرضا بایرامی از سوی نشر شاهد به موسسه دارالهادی واگذار شد و این کتاب‌ها بدون اجازه مولف و حتی یادکرد نام او در کتاب، به عربی ترجمه شده و هم اکنون در چند کشور در حال توزیع است. جالب اینجاست که بر روی جلد این دو کتاب تنها نام مترجم به صورت درشت چاپ شده و کتاب‌ها را کاری از بخش فرهنگی بنیاد شهید معرفی کرده‌اند!

محمدعلی فقیه مدیر نشر شاهد؛ اما در این خصوص به خبرنگار ما گفت: "نشر شاهد امتیاز کتاب‌هایی که به نویسندگان سفارش می‌دهد را به صورت کامل خریداری می‌کند. آقای بایرامی و همه‌ی نویسندگان دیگر هم مشمول همین موضوع هستند و حقوق مادی آثار خود را دریافت کرده‌اند. البته حقوق معنوی کتاب و حفظ نام ایشان بر روی کتاب از حقوق ایشان است."

مدیر مسوول نشر شاهد درباره واگذاری حق ترجمه کتب‌های خود با ناشری به نام دارالهادی افزود: "نشر شاهد به خاطر شرکت در نمایشگاه خارجی کتاب با درخواست ناشران مختلف برای ترجمه‌ی کتاب‌هایش مواجه شده است و تاکنون حق ترجمه و نشر 25 عنوان کتاب را به ناشران خارجی فروخته‌ایم. البته طی قرارداد مورد تایید بخش حقوقی وزارت ارشاد در این موارد مولف به خاطر فروش امتیاز کتاب، سهمی دریافت نمی‌کند."

وی همچنین با اشاره به بررسی انتقاد جدی محمدرضا بایرامی و دیگر نویسندگان اضافه کرد: "به خاطر اینکه ناشر نسخه‌ی قبل از چاپ و بدون جلد کتاب‌ها را برای ما فرستاده بود، تغییر نام مولف را در کتاب‌ها متوجه نشدیم؛ ولی پس از ارسال نسخه‌های اصلی، طی نامه‌ای خواستار تصحیح و جبران این اشکال به شکل مقتضی شدیم."

فقیه درباره‌ی دارالهدی هم تاکید کرد: "از آنجا که نشر دارالهادی از ناشران مشهور لبنانی و از مرتبطین به جریان فرهنگی حزب‌الله لبنان است، نشر شاهد چندان دنبال حقوق مادی خود نبوده و این را به عنوان خدمتی به شیعیان لبنان در نظر گرفته است."

فقیه درباره‌ی ارتباط موسسه نشر شاهد با نویسندگانی چون بایرامی هم افزود: "ما وظیفه خود دیدیدم که برای مولفان تقدیرنامه‌ای بفرستیم و حقوق مادی آن‌ها را به صورت کامل پرداخت کنیم و خوشحالیم که در انجام این امور هم تاکنون شرمنده نبودیم. البته برای بررسی موضوع سخن آقای بایرامی به ایشان حق می‌دهیم. ما بارها از ایشان برای شرکت در جلسه‌ی رفع اختلاف دعوت کرده‌ایم و باز هم اعلام می‌کنیم که در اتاق ما برای شنیدن انتقادها و اشکالات این نویسندگان همیشه باز است."

شایان ذکر است، معاون رییس جمهور و رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران نیز در این باره ضمن اعلام بی‌اطلاعی از اعتراض
محمدرضا بایرامی به خبرنگار کتاب‌نیوز گفت: "اگر در قراردادی که با نویسنده منعقد شده تمام حق و حقوق قانونی وی پرداخت شده باشد، حق اعتراضی باقی نخواهد بود. اما اگر نویسنده کتاب را فقط برای انتشار در یک زبان و قالب خاص به انتشارات داده باشد و دیگر حقوق را برای خود محفوظ نگه داشته، ناشر جهت هرگونه بهره برداری از کتاب، موظف است که حقوق او را پرداخت کند." دکتر دهقان با بیان اینکه ما اصلا دوست نداریم حق کسی ضایع شود، گفت: "آقای بایرامی بیایند، ما حقشان را می‌دهیم."

کتاب‌نیوز ضمن تقدیر از زحمات نشر شاهد، امیدوار است این موضوع طبق قولی که ریاست بنیاد شهید داده است؛ به نفع مولف حل و فصل گردد.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...