به گزارش ایبنا، کتاب «خاطرات ماندگار از دو نواندیش دینی» همان‌طور که از اسم آن بر‌می‌آید به شیوه خاطره‌نگاری نوشته شده است. در این باره نویسنده درپیش‌گفتار خود این طور آورده است:‌ «می‌خواهم مشاهدات خودم را از گفته‌ها و شنیده‌های دو نواندیش معاصر که از اوایل دهه شصت با آن‌ها مراوده داشته‌ام و سپس 8 کتاب از مرحوم صالحی نجف‌آبادی و 10 کتاب از مرحوم محمدصادق تهرانی به چاپ رساندم و فکر می‌کنم مطالبی که می‌خواهم بیان نمایم در هیچ جای دیگر نیامده باشد.»

نویسنده در بیان کیفیت زندگی این دو عالم دینی این طور تأکید می‌کند: «شاید برخی افراد حتی علما از گفته‌ی آن‌ها خوششان نمی‌آمد و برخی دیگر از شنیدن حرف‌های آنان خشنود می‌شدند و مخصوصا قشر عوام،‌ آنان را مورد لعن و نفرین قرار می‌دادند...» بعد از آن علی‌بابایی با بهره‌گیری از زبان شعر به بی اهمیتی نقد عوامانه به این افراد می‌پردازد و به نقل از ابن‌سینا می‌آورد که در کتاب تنبیهات و اشارات گفته است بحثی با افراد عوام نداشته است.

توضیحی که نویسنده کتاب «خاطرت ماندگار از دو نواندیش دینی» از آثار این دو عالم در بخشی از متن آورده است به کتاب «شهید جاوید» و قیام امام حسین (ع) مرحوم صالحی نجف‌آبادی و «رسالة توضیح المسائل» مرحوم صادقی تهرانی اختصاص دارد که موجب دگرگونی در فقه شد. علی‌بابایی معتقد است هر دو کتاب با بهره‌گیری از قرآن نوشته شدند. هرچند از روایات نیز در نگارش این دو کتاب بهره گرفته‌شده است اما این روایات با دقت انتخاب می‌شدند و موثق بوده‌اند.

کتاب «خاطرات ماندگار از دو نواندیش دینی» بالغ بر 40 فصل (حاوی خاطره‌های مختلف) را در بر‌می‌گیرد که به اذعان علی‌بابایی حاصل تعاملات شخصی وی با این عالمان دینی بوده است، نویسنده در شروع کتاب در دو فصل جداگانه ابتدا به اهمیت خاطره‌نگاری و سپس به جایگاه این دو عالم دینی می‌پردازد و خاطرات مدنظر خود را قرار می‌دهد.

در بخشی از خاطره شماره بیست و یکم کتاب درباره مرحوم صالحی ‌نجف آبادی آمده است:‌ «آقای صالحی همیشه از خبرنگاران و روزنامه‌نگاران فراری بود و من هر خبرنگاری یا روزنامه‌نگاری را با او ارتباط می‌دادم او به آن‌ها جواب رد می‌داد. یک روز کتاب هفته که قبلا با من مصاحبه کرده بود راغب بود با آقای صالحی درباره آثارش صحبت کند. من چند بار با آقای صالحی صحبت کردم زیر بار نرفت تا این که اصرارهای من مثمر ثمر واقع شد و او پذیرفت با آقای رفیعی و دوستش با هفته نامه کتاب هفته که متعلقبه خانه کتاب بود مصاحبه کند.»

در ادامه این متن تأکید شده که فراری بودن مرحوم صالحی از خبرنگاران به این دلیل بود که او از جنجال پرهیز می‌کرد و بیش از هیاهو به دنبال تحقیقات شخصی خود بود. بعد هم نویسنده آورده است مصاحبه مذکور احتمالا اواخر سال82 انجام شد و با بلند شدن صدای علمای قم و افزایش فشارها به احمد مسجد جامعی، وزیر وقت ارشاد می‌خواستند کتاب هفته را توقیف کنند.

در خاطره بیست و دوم این کتاب هم مطلبی از ابتدای سرکار آمدن دولت نهم به این شکل نقل شده است:‌ «در آذرماه ماه سال 84 که دولت جدید (احمدی نژاد) روی کار آمده بود آقای صفارهرندی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شده بود. سخت‌گیری‌ها آغاز شده بود و به کتاب‌ها به ندرت مجوز چاپ می‌دادند. من کتابی از دکتر صادق تهرانی تحت عنوان "نگرشی جدید بر حقوق بانوان دراسلام (از دیدگاه کتاب و سنت)" را به وزارت فرهنگ دادم؛‌ متأسفانه این کتاب حدود یک سال در ممیزی وزارت مربوطه ماند. سرانجام در اواخر سال 85 مجوز چاپ کتاب صادر گردید و نشر امیدفردا در اوایل سال 86 کتاب مذکور را زیر چاپ برد و این چنین اولین کتاب در دفاع از حقوق زنان به چاپ رسید ...»

نویسنده در ادامه متن نامه‌ای با عنوان «چرا مراجع دینی در اجتهاد خود آزاد نیستند؟» را که یک نامه 5 بخشی به همراه مقدمه مرسوم است که در اصل خطاب به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزیر وقت است، بازنشرکرده است.

کتاب «خاطرات ماندگار از دو نواندیش دینی» که به مرور چند خاطره از زندگی «مرحوم آیت‌آلله صالحی نجف‌آبادی» و «مرحوم آیت‌الله العظمی محمد صادق تهرانی» می‌پردازد از سوی انتشارات امیدفردا با شمارگان 1000 نسخه و قیمت 25000 هزار تومان در 220 صفحه منتشر شده است

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...