پس از انتشار «خانواده‌ی نفرین‌شده‌ی کندی» مارک دوگن و «برای رمانی نو» نوشته‌ی آلن رب‌ گری‌یه، پرویز شهدی «ربه‌کا»ی دافنه دوموریه را ترجمه کرد.

به گزارش ایسنا، «خانواده‌ی نفرین‌شده‌ی کندی» اثر دوگن - نویسنده‌ی اهل ساحل عاج مقیم فرانسه - است که با ترجمه‌ی شهدی به تازگی از سوی نشر چشمه منتشر شده است.
به گفته‌ی مترجم، این اثر یک رمان تاریخی است که داستان زندگی کندی‌ها را از پدر و مادر تا بچه‌ها و سرنوشت شومی که در انتظارشان است، روایت می‌کند.
از سوی دیگر، «برای رمانی نو» سلسله‌ی مقاله‌های آلن رب گری‌یه درباره‌ی اصول رمان نو و چارچوب‌هایش، با ترجمه‌ی او از سوی انتشارات بافکر منتشر شده است. شهدی همچنین رمان «ربه‌کا» نوشته‌ی دافنه دوموریه را ترجمه کرده و برای انتشار به نشر صدای معاصر سپرده است.

این اثر سال 1938 منتشر شد و بسیاری آن را تأثیرگرفته از «جین ایر» می‌دانند. مشهورترین اقتباس این اثر، فیلم سینمایی «ربه‌کا» با شرکت لارنس اولیویر است که آلفرد هیچکاک آن را در سال 1940 میلادی ساخت و برنده‌ی جایزه‌ی اسکار هم شد.
شهدی این روزها در حال ترجمه‌ی یک کتاب مستند درباره‌ی نبرد استالینگراد در جنگ جهانی دوم به قلم آنتونی بیور است.

او همچنین «برادران کارمازوف» داستایوفسکی را ترجمه کرده و برای انتشار به نشر مجید سپرده است.

«در غرب خبری نیست» اریش ماریا رمارک، «ییلاق انگلیسی» و «اتاق افسران» مارک دوگن، کتاب‌های دیگر این مترجم هستند که به زودی منتشر می‌شوند.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...