پس از 80 سال کتاب ممنوعه‌ای که به دلیل استهزای چارلز دیکنز، نویسنده بزرگ انگلیسی در کتابخانه‌های این کشور جای نداشت، به کتابخانه‌های زادگاه نویسنده بازگردانده شد.
به گزارش ایبنا، به نقل از مای اریا، در سال 1928 زمانی که «کارل روبرتز» نویسنده اهل پورتسموت در کتابش با عنوان «این سوی بت پرستی» بسیار تند درباره چارلز دیکنز صحبت کرده بود، کتابخانه‌های این شهر وجود این کتاب را در قفسه‌هایشان ممنوع اعلام کردند و 80 سال این کتاب از کتابخانه‌های پورتسموت دور ماند. 

اما حالا کتابخانه مرکزی پورتسموت تصمیم گرفته تا این کتاب را از قانون ممنوع بودن خارج کند و دوباره به قفسه‌ها بازگرداند. 

این کتاب زمانی که منتشر شد یک رسوایی بزرگ بود. روزنامه ساندی تایمز درباره این رمان نوشت: کارل روبرتز نویسنده این رمان در کتابش چارلز دیکنز را یک ریاکار، نامتعهد به زندگی، خودخواه، مبتذل، عبوس و طماع نامیده و تصویر مضحکی از چارلز دیکنز
و دوستدارانش نشان داده است. دیکنز در رمان روبرت یک شخص بی‌پروا است و گرچه کتاب کارل روبرتز یک زندگینامه نیست، اما این رمان شدیدا فضای اسطوره‌ای دیکنز را از بین می‌برد. 

با این اوصاف برای حفاظت از میراث این نویسنده مشهور انگلیسی، کتابخانه پرتسموت وجود این کتاب را در قفسه هایش ممنوع اعلام کرد.
اما «دام کیپین» مدیر ادبیات این کتابخانه می‌گوید: ما تصمیم گرفتیم تا گذشته‌ها در گذشته باقی بمانند. کتابخانه در آن زمان اعتقاد داشت تا از میراث دیکنز حمایت کند، اما حالا متوجه شده‌ایم که باید آزادی بیان و قلم داشته باشیم و مطمئن‌ایم که دیکنز هم با این امر موافق است. 

وی افزود: فوریه 2012 که قرار است به مناسبت دویستمین سالگرد تولد
چارلز دیکنز، به زندگی و کارهای دیکنز پرداخته شود، زمان مناسبی است تا کتاب‌های دیگری نیز به مجموعه خوب این کتابخانه افزوده شود. میراث ادبی دیکنز بسیار قوی و بزرگ است و این کتاب نه تنها شخصیت وی را زیر سوال نمی‌برد بلکه او را به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان انگلیسی زبان دوباره مطرح می کند. 

«
چارلز دیکنز» در هفتم فوریه 1812، در «پورتسموت» انگلستان به دنیا آمد. او مدت کوتاهی در خارج از انگلستان ( ‌1844 در ایتالیا و 1846 در سوئد) ساکن شد و پس از آن، فعالیت‌هایش را با نوشتن رمان‌های «‌دیوید کاپرفیلد» (1849-50‌)، «‌خانه‌ متروکه» (1852-53)‌، «‌دوران سختی» (1854‌)، «دوریت کوچک» (1857‌‌)، «‌افسانه‌ دو شهر» (1859) و «‌انتظار بزرگ» (1861) ادامه داد.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...