احداث «مزون سیمنون» در زادگاه ژرژ سیمنون در لی‌یژ بلژیک در دست بررسی است.

به گزارش ایبنا به نقل از خبرگزاری فرانسه، یکی از فرزندان
ژرژ سیمنون در حال ایجاد خانه‌ای به نام «خانه سیمنون» در شهر لی‌یژ در غرب بلژیک، محل تولد این نویسنده در سال 1903 است.

ژان سیمنون فرزند نویسنده، روز شنبه در مصاحبه با روزنامه «لو سوار» گفت در نظر دارد با همکاری ناشری در لی‌یژ به منظور ارج نهادن به آثار و زندگی این نویسنده بلژیکی، خانه‌ای به نام «مزون سیمنون» راه‌اندازی کنند. هرچند برنامه‌های دیگری چون ایجاد «مزون سیمنون» در پاریس و لوزان نیز در حال بررسی هستند.

ژرژ سیمنون نویسنده پرکار رمان‌های جنایی، خالق مجموعه داستان‌های پلیسی کمیسر مگره در سال 1989 در لوزان سوییس درگذشت. او سی سال آخر زندگی‌اش را در سوییس سپری کرد.

پیش از این در شهر زادگاهش، لی‌یژ، مجسمه‌ای از سیمنون با همان پیپ همیشگی‌اش در دست، در کنار بانک بزرگی در این شهر نصب شده است.

ژان سیمنون گفت: «از آنجا که قصد دارم پدرم را به خوانندگان زیر چهل سال معرفی کنم، هدف از ایجاد «خانه سیمنون» شناساندن نام، تصاویر، آثار، ایده‌های فرهنگی و زندگی پدرم، ژرژ سیمنون است».

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...