نوارهایی که اخیرا توسط دانشگاه ویرجینیا عرضه شده است به کتاب‌دوستان این امکان را می‌دهد تا صدای نرم ویلیام فاکنر را وقتی درمورد نوشته‌هایش، حرفه‌اش و اتفاقات زمانه‌اش صحبت می‌کند، بشنوند.

به گزارش خبرآنلاین، «
ویلیام فاکنر» تصویری دقیق از زندگی در شهر خیالی یوکناپاتافا در نزدیکی رودخانه می‌سی‌سی‌پی را در جملات بلند و پیچیده‌اش ارئه داده است.

دانشگاه ویرجینیا با عرضه این نوارها به شنوندگان این امکان را می‌دهد تا به توضیحات او درمورد تلفظ نام این شهر خیالی که محل وقوع ماجرای رمان‌هایی چون «خشم و هیاهو» و «آبشالوم، آبشالوم» است گوش بدهند و به درک بهتری از نوشته های او برسند.
فاکنر سال های 1957 و 1958 را به تدریس و سخنرانی در مورد نوشتن با شاگردانش سپری کرد. دو پروفسور در دانشگاه شارلوتزویل صحبت‌های او را روی نوار ضبط کردند و حالا پس از تلاش 15 ساله استفن ریلتون، پروفسور زبان انگلیسی علاقمندان می‌توانند صحبت‌های فاکنر را به صورت آنلاین گوش دهند.

دریافت جایزه ادبیات نوبل در سال 1949 و اولین جایزه پولیتزر در سال 1955 برای رمان «حکایت» این نویسنده خجالتی و گوشه‌گیر را به مردم معرفی کرد. لازم به ذکر است این نویسنده دومین جایزه پولیتزر عمرش را پس از مرگش و در سال 1963 برای رمان «رودخانه‌ها» به دست آورد.

ریلتون در مصاحبه‌ای که اخیرا انجام داده اذعان کرده «فاکنر» از داشتن مخاطبان گسترده‌تر استقبال می‌کرده است، «به نظرم او متوجه شده بود که هنرمند بایستی با مردم بیشتری در تماس باشد. این مسئله هم برای هنر مفید است و هم برای مردم.»

قابلیت جستجو در آرشیو صوتی فاکنر

«فاکنر در ویرجینا» آرشیوی صوتی شامل 28 ساعت صحبت‌ها، کتاب‌خوانی‌ها و پاسخ‌های فاکنر به بیش از هزار و 400 سوال است. متن تمامی این صحبت‌ها پیاده شده است و با قابلیت جستجو با استفاده از کلمات‌کلیدی در اختیار علاقمندان قرار گرفته است.
با اینکه فاکنر در پاسخ دادن صریح و صادق است اما برخی اوقات در پاسخ به مضامین و ایده‌هایی که دانشجویان در آثارش پیدا کرده‌اند به حاشیه می‌زند.
مثلا در پاسخ به دانشجویی می‌گوید: «درمورد همه این چیزها اطلاعی نداشتم و خیلی برایم جالب است که می‌بینم آنها در داستانم وجود دارند. شاید اینها در داستان بوده‌اند تا خوانندگان کشفشان کنند.»
ریلتون در این مورد افزود: «این نشان می‌دهد که فاکنر از قرار گرفتن میان خود و خوانندگانش پرهیز می‌کرده است و دوست داشته خواننده خودش داستان را تفسیر کند.»

نظر فاکنر درمورد آثار دیگران

فاکنر در این سخنان همچنین درمورد آثار دیگر نویسندگان صحبت می‌کند؛ ارنست همینگوی را می‌ستاید و همچنین اعتراف می‌کند ازخودبیگانگی هولدن کافیلد، راوی «ناتور دشت» نوشته جی.دی.سلینجر را کاملا درک می‌کند.
نظر فاکنر در مورد «گربه روی شیروانی داغ» اثر تنسی ویلیامز هم جالب است، او معتقد است این اثر روی شخصیت‌های اشتباهی تمرکز کرده است، «داستان این اثر داستان پدر خانواده است، به نظرم خشم و عصبیت بچه‌هایش ارزش هزینه کردن سه پرده از نمایشنامه را نداشتند.»
ریلتون معتقد است پیشرفت فناوری به غنا بخشیدن به ادبیات آمریکا کمک کرده است، او همچنین مجموعه آثار مارک تواین و مقالات مربوط به نقش «کلبه عمو تام» در ادبیات آمریکا را به صورت آنلاین عرضه کرده است.
او و همکارانش امیدوار هستند شنیدن صدای فاکنر مردم را به خواندن آثار او علاقمند کند؛ «هدف من از این کار غرق شدن مردم در داستان‌های فاکنر است، اینکه کتاب‌ها را بخوانند، اهمیت بیشتری دارد.»

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...