چگونه دایره توانمندی­‌های کودکمان را بزرگ­تر کنیم؟ | ایران


ما بزرگترها خیلی وقت‌ها از بچه‌ها انتظار داریم که «قوی» باشند و ناامید نشوند. چند بار تلاش کنند و اگر باز نتوانستند از ما کمک بخواهند. در هر چالش و موقعیتی زود داد و فریادشان به هوا نرود. ما در واقع می‌خواهیم کودکانی «تاب‌آور» داشته باشیم. تاب‌آوری همان مهارتی است که همه فن‌حریف است.
خیلی وقت‌ها که از کوره در می‌رویم، به کفایتمان شک می‌کنیم یا می‌خواهیم راهی را که آمد‌ه‌ایم برگردیم درواقع تاب آوری‌مان کم است و باید طاقتمان را بیشتر کنیم. حتماً طی چند سال همزیستی با بچه‌ها فهمیده‌اید که آنها با «قوی باش» «خودت انجام بده» «باید یاد بگیری زود کم نیاری»، «تاب‌آور» نمی‌شوند. مغز بچه‌ها اصولاً طور دیگری کار می‌کند‌.

کوالایی که دیگه می‌تونه»[The koala who could]، نوشته ریچل برایت Rachel Bright

در این نوشتار، به مناسبت دست و پنجه نرم کردن تمام کودکان با مقوله‌ای به نام مدرسه، در مورد تاب‌‌آوری چند راهکار و کتاب معرفی خواهم کرد.
تاب‌‌آوری در فرهنگ لغات روانشناسی این طور تعریف شده است: تاب‌آوری فرایند و دستاورد انطباق موفقیت‌آمیز با تجربیات سخت یا چالش‌برانگیز زندگی است، بخصوص انعطاف و کنار آمدن با چالش‌های درونی و بیرونی به طور ذهنی، هیجانی و رفتاری تعریف پیچیده‌ای است اما اصل مطلب این است که اگر شما توانستید از پس چالش‌های مثبت و منفی زندگی بربیایید به لحاظ روانی، جسمی و هیجانی با هر چالش آشفته نشدید، شما تاب‌آور هستید.

کودک تاب‌آور چه ویژگی‌هایی دارد؟
1- به نیازهایش به طور پیش‌رونده‌ای آگاهی دارد و برای برآوردن آن تلاش می‌کند‌.۲- در هنگام مواجهه با چالش، اولین راه‌حلش، پرسیدن از بزرگترها یا شکایت به آنها نیست، ابتدا سعی می‌کند خودش کمی با مسأله کلنجار برود.۳- سازگار است. می‌تواند شرایط جدید یا ناخوشایند را تحمل کند.

چگونه کودک تاب‌آوری داشته باشیم؟
مهم‌ترین راه برای افزایش طاقت و تاب‌آوری کوکانمان، افزایش تاب‌آوری خودمان است. وقتی کودک ما ببیند که در حل مسائل کوشا و با پشتکار هستیم می‌آموزد که همیشه برای امیدواری و ادامه دادن راهی هست‌.دومین راهکار مهم این است که ابزار کنجکاوی و استقلال کودک را از او نگیریم‌. کودکان دوست دارند کارها را خودشان انجام دهند اما خیلی وقت‌ها ما به خاطر کندی یا کثیف‌کاری‌های احتمالی نمی‌گذاریم مسئولیتی بپذیرند. این کار ابزار استقلال را از آنها می‌گیرد. گاهی نیز با نگرانی‌های بیش از حد آنها را به قدری محدود می‌کنیم که کنجکاوی‌شان از بین می‌رود.و در نهایت لذت کشف بیش از آموختن است. بگذاریم کودکان، بدون دستورالعمل ما، کارهایشان را پیش ببرند، آنها در این فرایند می‌آموزند تلاش کنند، اشتباه کنند، اشتباهشان را بیابند و جبران کنند و خسته نشوند و این یعنی تاب‌آوری. حال کتاب‌هایی در مورد تاب‌آوری برای کودکان و بزرگسالان معرفی خواهم کرد:

1. «کوالایی که دیگه می‌تونه»[The koala who could]، نوشته ریچل برایت
ترجمه سارا عاشوری (۳-۴ سال)
کوالای این قصه، یک شاخه امن دارد که رها کردن آن برایش سخت است. مثل همه ما و همه کودکان که پا گذاشتن به دنیای ناشناخته بیرون برایمان سخت است. اما می‌دانیم که گریزی از این اتفاق نیست و‌ دیر یا زود باید از این شاخه جدا شویم‌. کوالا هم به کمک دوستانش از شاخه دل می‌کند و به دنیای جدید بیرون پا می‌گذارد.
این کتاب را می‌توانید وقتی کودکتان را برای اولین بارها به مهدکودک می‌برید برایش بخوانید و از لذت تجربه‌های جدید با او حرف بزنید.

2. «ساختن فوق‌العاده است»، نوشته اشلی اسپایز
ترجمه شبنم حیدری‌پور(4 تا ۶ سال)
این کتاب، داستانِ نتوانستن است. داستانِ پیشرفت. تقدیم به تمام کودکانی که کاردستی‌هایشان را مچاله می‌کنند، یا از ترس اینکه کارشان خوب نشود، اصلاً انجامش نمی‌دهند. دختر این داستان می‌خواهد چیزی فوق‌العاده بسازد، اما هر چیزی که می‌سازد به نظرش فوق‌العاده نیست. به نظرم این داستان بیش از آنکه خودش خیلی فوق‌العاده باشد، حرف زدن پیرامونش است که خیلی خوب است. گاهی کتاب‌ها تنها پلی هستند به شهری جدید که در کودکمان کشف می‌کنیم. بعد از خواندن این کتاب هروقت کودکمان از نقاشی‌اش یا کاردستی‌اش ناراضی بود می‌توانیم به او بگوییم بیا باهم قدمی بزنیم و هوایی بخوریم، بعد که کلافگی‌اش از بین رفت، می‌توانیم سیر پیشرفتش را به او نشان دهیم. حالا او قطعاً در مورد خودش احساس بهتری خواهد داشت و می‌آموزد که چیزهای فوق‌العاده با یک بار تلاش، به دست نمی‌آیند.

3. «قطار کوچولویی که توانست»، نوشته واتی پایپر
ترجمه سمیه حیدری(4 تا ۶ سال)
داستان این قطار کوچولو هم به این جهت اهمیت دارد که به ما بزرگ­ترها یادآوری می‌­کند که «من می‌­توانم» جمله مهم و کم­یابی است و مراقب باشیم آن را از کودک نگیریم. قطار این قصه کوچک است اما دل مهربانی دارد و همین دل مهربان برایش انگیزه‌­ای است تا «بتواند». این کتاب داستان پیچیده‌­ای ندارد اما به کودکان یاد می­‌‌هد که گاهی برخی آدم‌­ها به درخواست­‌های ما جواب مثبت نمی‌­دهند و باید برای رسیدن به خواسته‌ها­‌ی­مان تلاش بیشتری کنیم. به علاوه ممکن است چندان قوی و بزرگ نباشیم ولی بتوانیم کارهای بزرگی انجام دهیم.

و در نهایت کتاب کاری برای شما والد عزیز تا بتوانید از آن برای تاب­‌آوری کودکتان کمک بگیرید:
4. «راهنمای ایجاد تاب‌­آوری در کودکان و نوجوانان»، نوشته کنز گینزبورگ
این کتاب در واقع یک روانشناس خانگی مکتوب است که می‌­تواند به شما کمک کند تاب‌­آوری کودک یا نوجوانتان را بالا ببرید. اگر نیاز داشتید که روی تاب­‌آوری خودتان هم کار کنید می‌­توانید به دیگر کتاب­‌کارهای نشر ارجمند که پیرامون همین موضوع هستند سر بزنید.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...