کتاب «حیات چیست؟؛ پنج مفهوم بزرگ در زیست شناسی» [What is life? : five great ideas in biology] به قلم پل نرس [paul nurse] برنده جایزه نوبل پزشکی با ترجمه دکتر محمدرضا توکلی صابری به فارسی منتشر شد. پیش از این سه ترجمه از این کتاب (کاوه فیض‌اللهی، آرمان نیسی و میثاق شایق) به فارسی منتشر شده بود.

حیات چیست؟؛ پنج مفهوم بزرگ در زیست شناسی» [What is life? : five great ideas in biology] به قلم پل نرس [paul nurse]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، پل نرس ژنتیک‌دان و زیست‌شناس سلولی اهل انگلستان است که بر روی چگونگی کنترل تولید مثل سلولی پژوهش کرده است. این فرآیند پایه رشد و تکامل همه موجودات زنده است. او رئیس مؤسسه فرانسیس کریک در لندن است و به عنوان مدیر اجرایی مؤسسه پژوهش سرطان بریتانیا، رئیس دانشگاه راکفلر و رئیس انجمن پادشاهی کار کرده است. او در سال ٢٠٠١ جایزه نوبل در فیزیولوژی و پزشکی را به اشتراک گرفت و جایزه آلبرت لسکر و مدال‌های رویال و کاپلی انجمن پادشاهی را دریافت کرده است. در کتاب حیات چیست؟ او به توضیح پنج مفهوم عمده در زیست‌شناسی یعنی: «یاخته»، «ژن»، «تکامل توسط انتخاب طبیعی»، حیات همچون شیمی»، و «حیات همچون اطلاعات» می‌پردازد. همچنین توضیح می‌دهد که اینها از کجا آمده‌اند، چرا اهمیت دارند و چگونه با همدیگر تداخل می‌کنند. هنوز هم تغییر می‌کنند و امروزه پیوسته در حال تکمیل شدن هستند.

او در این کتاب در مورد علت علاقه به و تحصیل زیست شناسی چنین می‌نویسد:

«شاید یک پروانه بود که نخست باعث شد که من به طور جدی در مود زیست‌شناسی به فکر بیفتم. اوایل بهار بود؛ شاید دوازده یا سیزده سال داشتم و در کنار باغچه نشسته بودم که یک پروانه زرد رنگ در حال گردش از روی پرچین پرواز کرد. سپس برگشت و به مدت کوتاهی بر روی آن نشست-فقط به اندازی که من بتوانم رگه‌ها و خال‌های ظریف روی بال‌هایش را ببینم. سپس سایه‌ای آن را برآشفت و دوبار پرواز کرد و در آن سوی پرچین ناپدید شد. آن پروانه که شکل کامل و پیچیده‌ای داشت، باعث شد تا من به فکر فرو روم. در نظر من این پروانه هم کاملاً متفاوت و هم تا حدودی آشنا بود. او هم مانند من به طور مسلم زنده بود: می‌توانست حرکت کند، می‌توانست حس کند، می‌توانست پاسخ دهد، به نظر می‌رسید پر از هدف باشد. من در شگفت بودم که زنده بودن واقعاً چه معنی می‌دهد؟ به عبارت کوتاه‌تر، حیات چیست؟

من بیشتر زندگی‌ام را در مورد این مسئله فکر کرده‌ام، ولی یافتن یک پاسخ رضایت‌بخش آسان نیست. شگفت آنکه، شاید تعریف متعارفی از حیات وجود نداشته باشد، اگرچه دانش‌ورزان طی اعصار با این مسئله درگیر بوده‌اند. اگرچه عنوان حیات چیست این کتاب با بی‌پروایی از یک فیزیک‌دان به نام اروین شرودینگر گرفته شده است که کتاب تاثیرگذاری را با همین عنوان در سال ١٩۴۴ منتشر کرد. تمرکز عمده او فقط بر روی یک جنبه مهم حیات بود: چگونه موجودات زنده چنین نظم و یک شکلی درخورتوجهی را نسلی پس از نسلی دیگر در جهانی نشان می‌دهند که بر طبق قانون دوم ترمودینامیک، پیوسته به سوی یک حالت بی‌نظمی و آشفتگی حرکت می‌کند. شرودینگر به درستی این را مسئله بزرگی می‌دید و معتقد بود که فهم توارث -یعنی اینکه ژن ها چیستند و چگونه در بین نسل‌ها دقیقاً انتقال می‌یابند- مسئله کلیدی است.

در این کتاب من همان پرسش را می‌پرسم: حیات چیست؟ ولی فکر نمی‌کنم که فقط رمزگشایی از توارث پاسخ کاملی را به ما خواهد داد. در عوض من پنج تا از نظریه‌های بزرگ زیست‌شناسی را بررسی می‌کنم و همچون پله‌هایی که می‌توانیم از آنها بالا برویم، هر بار یکی را به کار می‌گیرم تا دیدگاه واضح‌تری را در مورد طرز کار حیات به دست آوریم. این نظریه‌ها مدت زیادی است که وجود داشته‌اند، و معمولاً به خوبی پذیرفته شده‌اند، برای اینکه چگونگی طرز کار موجودات زنده را توضیح می‌دهند ولی من این نظریه‌های مختلف را به شیوه ه‌ای تازه‌ای با هم جمع کرده و از آن‌ها برای ایجاد ردیفی از اصول یکسان‌کننده استفاده می کنم که حیات را تعریف می‌کند. امیدوارم به شما کمک کنند تا جهان زنده را با دید تازه‌ای ببینید.

از همان اول باید بگویم که ما زیست‌شناسان اغلب از گفتگو در مورد ایده‌های بزرگ و نظریه‌های مهم دوری می‌گزینیم. از این لحاظ تا حدی با فیزیک‌دان‌ها تفاوت داریم. گاهی این تصور را به وجود می‌آوریم که ما راحت‌تر هستیم تا خود را در جزئیات غوطه‌ور سازیم، مانند فهرست کردن و توصیف کردن، چه فهرست کردن همه گونه‌ها در یک زیستگاه معین، شمارش موهای ساق یک سوسک، یا ردیف‌یابی هزاران ژن. شاید این تنوع حیرت آور و عظیم طبیعت است که باعث می‌شود جستجوی نظریه‌های ساده و ایده‌های وحدت‌بخش به نظر دشوار بیاید. ولی ایده‌های مهم و فراگیر از این نوع در زیست‌شناسی وجود دارد، و آنها به ما کمک می‌کنند تا حیات را، با همه پیچیدگی‌هایش، درک کنیم…»

ترجمه کتاب «حیات چیست؟؛ پنج مفهوم بزرگ در زیست‌شناسی» در ۱۵۲ صفحه و توسط انتشارات ماه میر به بازار نشر عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ................

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...