تصویر جدیدی از «گراهام گرین » نویسنده سرشناس آثار پلیسی، سیاسی و جاسوسی در قالب یک کتاب جدید ارائه شده است.

به گزارش ایبنا؛ به نقل از نیویورک تایمز، «گراهام گرین» از آن دست نویسندگانی  بود که با وجود سن بالا هرگز دست از کار نمی‌کشند. او بیش از 20 رمان منتشر کرد که در میان آن‌ها شاهکارهایی چون «قدرت و پیروزی» (1940) و «پایان کار» (1951) وجود دارد. گرین علاوه بر این، چهار کتاب بیوگرافی درباره خودش، سه کتاب سفر، یک کتاب شعر و حدود 20 نمایشنامه نوشت.

گرین در کنار همه این آثار، تعداد زیادی مقاله، گزارش‌های مطبوعاتی، داستان کوتاه، نقد فیلم و کتاب نوشته است. او در وجود خود یک نویسنده و یک هنرمند را همزمان داشت و این دو شخصیت هر از چند گاه با غلبه بر دیگری موجب خلق اثری جدید می‌شد.

با همه این‌ها یک گراهام گرین دیگر با یک اشتغال مهم در وجود او بود: او در نوشتن نامه نیز بسیار مهارت داشت و در تمام طول زندگی‌اش که به درازای تقریبا تمامی قرن بیستم بود (1991-1904) نامه نوشت. گرین هر سال با عجله حدود 2000 نامه می‌نوشت یا دیکته می‌کرد و آن‌ها را برای خانواده،‌ دوستان، ناشران، کارگزاران ادبی و قطاری از نویسندگان پست می‌کرد.

آنتونی پاول، جان بجمن، آر.کی.نارایان، واتسلاف هاول (واسلاو هاول) [Václav Havel]، کورت وونه‌گات و شرلی هازارد شماری از این نویسندگانند که گرین با آن‌ها نامه‌نگاری می‌کرد. از خلال همین نامه‌نگاری‌ها که مثل توپ تنیس از سویی به سوی دیگر پرت می‌شد، می‌توان چهره او را به عنوان یک روشنفکر تازه و شاداب مشاهده کرد.

در کتاب «گراهام گرین: یک زندگی از ورای نامه‌ها» از میان هزاران نامه او چیزی حدود 400 نامه، به همت «ریچارد گرین» که هیچ نسبتی هم با او ندارد، در قالب یک کتاب جمع‌آوری شده است.

«ریچارد گرین»، استادیار دانشگاه تورنتو مثل آن دسته از کتاب‌های پرباری که بر مبنای نامه‌های به جا مانده از یک شخصیت برجسته شکل می‌گیرند، یک بیوگرافی پر و پیمانه نیز بر این مجموعه افزوده است. به این ترتیب می‌توانیم گرین را از زمانی که خانه پدری را ترک کرد دنبال کنیم. او نزدیک لندن بزرگ شد و پدرش مدیر یک مدرسه دولتی بود. گراهام سپس به آکسفورد رفت و در آنجا تاریخ خواند.

گرین نگاهی جست‌وجوگر داشت و از همین رو به سفر روی آورد تا هر چه بیشتر مشاهده کند. نامه‌هایی که از کوبا، ویتنام، شیلی، کنگو و هر کشور دیگری که بین این کشورها جای داشت باقی مانده نشان دهنده این روح جست‌وجوگرانه است.

پیش از این کتاب بیوگرافی‌های دیگری هم درباره گراهام گرین نوشته شده که کتاب 2251 صفحه‌ای «نورمن شری» از آن جمله است. با این حال «ریچارد گرین» نویسنده و ویراستار کتاب جدید ترجیح داده با فاصله گرفتن از زندگی خصوصی گراهام گرین به دیدگاه‌های سیاسی و اجتماعی او بپردازد. از این رو می‌توان به مطالبی که از سال 1977 درباره ویتنام نوشته اشاره کرد که از مهم ترین این بخش‌هاست.

علاوه بر این «گرین» دوستان سرشناسی در میان مهم‌ترین چهره‌های هنری قرن بیستم داشت که «لارنس الیویه» بازیگر سرشناس انگلیسی و«ویوین لی» همسرش از آن جمله‌اند. او شب‌های بسیاری را هم در کوبا با فیدل کاسترو گذرانده و از دوستان نزدیک «ترومن کاپوتی» بود. آلفرد هیچکاک، «واسلاو هاول» و «اولین وو» از دیگر چهره‌های شاخص دنیای هنرند که گرین با آن‌ها بسیار نزدیک بود.

کتاب «گراهام گرین: یک زندگی از ورای نامه‌ها» با تصویرهایی از زندگی او در 446 صفحه توسط انتشارات «نورتون اند کمپانی» به قیمت 35 دلار منتشر شده است.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...