شارلوت-برونته-امیلی-و-آن

برونته نام خانواده‌­ای انگلیسی است که سه دختر شاعر و نویسنده از آن برخاسته‌اند. پدر خانواده کشیش فقیر دهکده بود و مادر که شش فرزند به دنیا آورد، کمی پس از تولد «آن» درگذشت. پدر پس از مرگ همسر رفتاری مستبدانه و خوئی خشونت‌­آمیز پیش گرفت و اداره خانه را به خواهر زن خود واگذارد و چهار دختر خود را به مدرسه ‌شبانه‌روزی مخصوص دختران روحانی سپرد. وضع شبانه روزی چنان بد و رقّت‌­بار بود که ماری و الیزابت دو دختر بزرگتر بر اثر کمبود تغذیه و عدم بهداشت از بیماری سل درگذشتند. امیلی و شارلوت شبانه روزی را ت

شارلوت برونته، Bronte Charlotte (1816-1855)، امیلی Emily (1818-1848)، آن Anne (1820-1849).  برونته نام خانواده‌­ای انگلیسی است که سه دختر شاعر و نویسنده از آن برخاسته‌اند. پدر خانواده کشیش فقیر دهکده بود و مادر که شش فرزند به دنیا آورد، کمی پس از تولد «آن» درگذشت. پدر پس از مرگ همسر رفتاری مستبدانه و خوئی خشونت‌­آمیز پیش گرفت و اداره خانه را به خواهر زن خود واگذارد و چهار دختر خود را به مدرسه ‌شبانه‌روزی مخصوص دختران روحانی سپرد. وضع شبانه روزی چنان بد و رقّت‌­بار بود که ماری و الیزابت دو دختر بزرگتر بر اثر کمبود تغذیه و عدم بهداشت از بیماری سل درگذشتند. امیلی و شارلوت شبانه روزی را ترک کردند و به خانه بازگشتند.

گرچه وضع زندگی در خانواده برونته از شبانه روزی بهتر نبود، اما کودکان لااقل از آزادی بیشتری برخوردار بودند و می‌­توانستند بر علفزارها و دشت‌ها بروند و بنشینند و منطقه زیست خود را زمینه آثار آینده سازند. خواهران سالها به وسیله پدر آموزش مختصری یافتند، بعد به حال خود رها شدند. در همین سالها بود که با همکاری یکدیگر سرگذشتهای خیال­‌انگیز و قصه‌­های معروف به افسانه­‌های انگریا
Legends of Angria  را نوشتند. دوره جوانی سه خواهر بر اثر محروم ماندن از محبت و دلسوزی مادرانه با حساسیتی شدید توأم بود و آنان را به خیال‌پروری سوق می­‌داد. شارلوت و امیلی مصمم شدند که از راه کارکردن زندگی مستقلی برای خود ترتیب دهند و تنها راه امرار معاش را در شغل معلمی دانستند، پس در 1842 برای تکمیل زبان فرانسوی به بروکسل سفر کردند و پس از چندی به سبب مرگ خاله­‌شان به خانه بازگشتند. تنها شارلوت مدتی به تدریس در شبانه‌­روزی اشتغال داشت و از محیط آن مواد لازم را برای رمان خود به نام استاد The Professor فراهم آورد.

خواهران پس از آنکه به تأسیس مدرسه­‌ای اقدام کردند که سرانجامی نیافت، به راه شعر و نویسندگی افتادند که هر سه در آن استعداد و ذوق بسیار داشتند و در 1846 با همکاری یکدیگر و با نام مستعار دیوانی منتشر کردند که توفیقی نیافت. پس به رمان نویسی روی آوردند و هریک جداگانه به نام خود داستانهایی انتشار دادند. شارلوت کتاب استاد را در دو جلد نوشت که از طرف ناشر رد شد و پس از مرگش در 1857 انتشار یافت. کتابهای بلندیهای بادگیر
Wuthering Heights اثر امیلی (1847) که مورد قبول ناشر قرار گرفت، داستانی عجیب و پرشور بود تحت تأثیر منطقه وحشی و دورافتاده محل سکونتشان و سرگذشت مسافری از زبان خود او که در کودکی از طرف پدر و مادر کولی خود رها شده، به وسیله مرد دیگری پرورش یافته و پیوسته مورد اهانت برادر و خواهرخوانده خود قرار گرفته است و هنگامی که به سن رشد می‌­رسد، برای جبران گذشته و اعاده شرافت خویش خانه را ترک می­‌کند، به سفری طولانی می­‌پردازد و پس از تلاش بسیار با ثروت فراوان بازمی‌گردد و درصدد انتقام از کسانی برمی­‌آید که او را تحقیر کرده بودند. کتاب اگرچه در آغاز چندان پیروزی به دست نیاورد، به سبب قدرت وصف و لطافت شاعرانه و تازگی موضوع، شهرت جهانی کسب کرد و به زبان‌های دیگر ترجمه شد و در نسل بعد در ردیف بهترین رمان‌های انگلیسی قرار گرفت.

خواهران برونته
سوینبرن
Swinburne درباره این کتاب گفته است: «بلندیهای بادگیر بهترین رمانی است که زنی تا به حال نوشته است.» شارلوت که به استعداد نویسندگی خود واقف بود، از اولین شکست ناامید نشد و در سال 1847 داستان دیگری به نام جین ایر Jane Eyre با نام مستعار منتشر کرد که پیروزی برق­‌آسایی به دست آورد. کتاب سرگذشت دختر یتیمی است که کودکی را در پرورشگاه گذرانده و پس از آن به عنوان کدبانو در خانه­‌ای استخدام می­‌شود و مورد توجه ارباب خود که زن دیوانه‌­اش را پنهان کرده بود، قرار می­‌گیرد. دختر هنگامی که تصمیم به ازدواج با او می‌­گیرد، از همه چیز آگاه می­‌شود، از خانه می‌گریزد و با حوادثی تازه روبرو می­‌گردد. داستان غم­‌انگیز جین ایر نام شارلوت را بر زبان‌ها انداخت و کتاب اگنیس گری Agnes Grey را که خواهرش «آن» نوشته و منتشر کرده بود، تحت‌­الشعاع قرار داد. «آن» کتاب دیگری به نام مستأجر وایلدفل هال The Tenant of Wildfell Hall در سه جلد در 1848 انتشار داد و سال بعد درگذشت.

شارلوت درحین پیروزی، زندگی دردناکی را آغاز کرد. مدت دو سال با مرگ برادر و خواهران روبرو شد و به کلی تنها ماند و برای تسکین درد به کار شدید روی آورد. در 1849 کتاب شرلی
Shirley را در سه جلد انتشار داد که گرچه از داستان جین ایر پیروزی کمتری به دست آورد، بسیار جالب توجه بود و جنبه‌­های دیگری از شخصیت نویسنده را آشکار می­ ساخت. کتاب در زمینه حادثه پرغوغای عصیان کارگران نساجی یورکشایر Yorkshire، داستان عشقی پرجاذبه را نقل می­‌کند. شارلوت پس از آن به داستان‌هایی روی آورد که جنبه زندگینامه شخصی داشت، از جمله داستان ویلت Villette در سه جلد به سال 1853 که خاطراتی است از سفر او به بروکسل و شاهکار وی به شمار می­‌آید. شارلوت در 1854 با معاون پدرش ازدواج کرد و پس از آن یک سال بر اثر بیماری سل درگذشت.

زهرا خانلری . فرهنگ ادبیات جهان . خوارزمی

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...