«کریستا ولف» نویسنده 81 ساله آلمانی در جریان جشنی که 24 اکتبر در تاتر شهر بندری«لوبک» برگزار شد، با جایزه ادبی «توماس مان» 2010 مورد تقدیر قرار گرفت.

به گزارش ایبنا به نقل از خبرگزاری آلمان، «ولف» برای برخی یک نویسنده ملی و رسمی جمهوری دموکراتیک آلمان و برای دیگران، به عنوان مثال برای «گونتر گراس»، نویسنده‌ای مستعد برای دریافت جایزه نوبل ادبیات است.

«برند ساکسه» شهردار شهر «لوبک» اظهار داشت: «تصمیم هیات داوران این جایزه نشان داد که اصل و نصب و سیاست هیچ نقشی در اهدای این جایزه بازی نکرده و تنها زبان آلمانی که برای «توماس مان» حاکی از یک آلمان غیرقابل تقسیم بوده، مطرح بوده است.» به گفته «ساکسه» آنچه بیش از هرچیز دیگری برای خوانندگان آثار «ولف» ارزشمند است، صداقت و راستی اوست.

«ساکسه» این جایزه را به طور مشترک با «دیتربورش میر» رییس آکادمی هنرهای زیبای
بایرن به «ولف» اهدا کرد. «ولف» در نطق تشکر خود به این مطلب اشاره کرد که چگونه به شکلی پایدار و ماندگار تحت تاثیر آثار «توماس مان» قرار گرفت.وی افزود: «رمان دکتر «فاستوس»، جزو کتاب هایی بود که به من در پی بردن به ماهیت فاشیسم آلمانی و بیشتر از آن پی بردن به زیان فاشیسم آلمانی کمک کرد.»

هیات داوران در توضیح اهدای این جایزه به این نویسنده اعلام کرد: «کریستا ولف» که در جمهوری دموکراتیک آلمان متولد شده ، در رمان‌ها و داستان‌هایش ،جنگ‌ها، امیدواری‌ها و اشتباه‌های زمان خود را موشکافانه و دقیق مورد سوال قرار داده و با جدیتی عمیقا واقعی و با قدرت روایی به توصیف و تشریح آن ها پرداخته است.

«پتر گولکه» از اعضای آکادمی هنرهای زیبای بایرن در سخنان تحسین‌آمیز خود به طور مشروح به رابطه «ولف» با آلمان شرقی و دم و دستگاه قدرت آلمان شرقی پرداخت و افزود: «ولف» شاعری بود که سخن او در هر دو طرف (آلمان شرقی و غربی) بسیار اهمیت داشته و دارد.او تلاش کرده تا اعتبارش را به فرض یک ماهیت رسمی ،که به زودی اعتبارش را از دست داده بود، ربط دهد.

پس از آن که در سال 1993 معلوم شد «ولف» در اواخر دهه 1950 با نام «مارگارته» به عنوان همکار غیر رسمی با وزارت امنیت آلمان شرقی همکاری مخفیانه سیاسی داشته ، به وی تهمت زده شد که شاعر دولت است.

«گولکه» که با ولف دوستی نزدیکی دارد، در این مراسم در حضور 700 میهمان که «ولفگانگ تیرسه» نخست وزیر جهموری فدرال آلمان و «گونتر گراس» نویسنده برنده نوبل نیز در آن شرکت داشتند،اظهار کرد: در دولتی که «کریستا ولف» به عنوان شاعر دولت با آن سازگار بود، کسانی مایل به زندگی بودند که تلاش می کردند تا به «ولف» برچسب بچسبانند.

«ولف» برنده اولین جایزه ادبی جدید «توماس مان» است که از سال گذشته از ادغام جایزه «توماس مان» شهر «لوبک» و جایزه ادبی بزرگ آکادمی هنرهای زیبای بایرن به وجود آمده است.این جایزه جدید هر سال به تناوب در شهرهای «لوبک» و «مونیخ» اهدا خواهد شد.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...