زن مطلقه بیست و هفت ساله‌ای است که در اثنای یک شب‌نشینی در خانه دوستان، با لودویگ گوتن نامی که به سبب فعالیت‌های تروریستی تحت تعقیب است، آشنا می‌شود... شبانه او را در خانه‌اش پناه می‌دهد. چند ساعت بعد، زن دستگیر می‌شود و پلیس با خشونت از او بازجویی می‌کند. در این میان مطبوعات جنجالی (که در کتاب از آنها با عنوان موجز، کلی و تهدیدگر «روزنامه» نام برده می‌شود) ماجرا را عَلَم می‌کنند و به کندو کاو در زندگی خصوصی او می‌پردازند...

آبروی از دست رفته کاترینا بلوم  Die verlorene Ehre der Katharina Blum Oder Wie Gewalt entstehen und Wahin sie fuhren Kann (The Lost Honour of Katharina Blum)  هاینریش بل
آبروی از دست رفته کاترینا بلوم یا
چگونه ممکن است خشونت زاده شود و کار به کجا می‌کشد؟

Die verlorene Ehre der Katharina Blum Oder Wie Gewalt entstehen und Wahin sie fuhren Kann (The Lost Honour of Katharina Blum) سرگذشتی از هاینریش بل (1) (1917-1985)، نویسنده آلمانی که در 1974 منتشر شد: «ماجرا و شخصیت‌های این سرگذشت خیالی هستند. اگر برخی اعمال روزنامه‌نگارانه، که در این صفحات تحلیل شده است، شباهت‌هایی به اعمال روزنامه بیلد (2) دارد، نه تعمدی بوده است و نه غیرمنتظره. بلکه باید گفت که از آوردن آنها چاره‌ای نبود.» این هشدار دقیقاً موضع اثر، یعنی «رئالیسم جدلی» بول را نشان می‌دهد. ماجرا در 1974 در اثنای کارناوال کولن (3) اتفاق می‌افتد. کاتارینا بلوم که زن مطلقه بیست و هفت ساله‌ای است، در اثنای یک شب‌نشینی در خانه دوستان، با لودویگ گوتن (4) نامی که به سبب فعالیت‌های تروریستی تحت تعقیب است، آشنا می‌شود. کاتارینا، شبانه او را در خانه‌اش پناه می‌دهد. چند ساعت بعد، زن دستگیر می‌شود و پلیس با خشونت از او بازجویی می‌کند. در این میان مطبوعات جنجالی (که در کتاب از آنها با عنوان موجز، کلی و تهدیدگر «روزنامه» نام برده می‌شود) ماجرا را عَلَم می‌کنند. خبرنگاری به نام ورنر توتگس (5) شروع به کندو کاو درباره زندگی خصوصی او می‌کند. تصویری باب طبع عامه مردم، که دچار هیستری جمعی درباره مسئله تروریسم هستند، از آن می‌سازد و به عنوان طعمه پیش آنها می‌اندازد. کاتارینا چهار روز بعد آزاد می‌شود، اما زندگی او به طور درمان‌ناپذیری لطمه دیده و آبرویش رفته است. بلافاصله پس از آزاد شدن، خبرنگار را می‌کشد و به زندان می‌رود تا به گفته خودش «به لودویک عزیزش» بپیوندد.

روشن است که هاینریش بل، با نوشتن این اثر، با روزنامه‌هایی که مدتی پیش به دنبال جهت‌گیری او در ماجرای آندرئاس بادر(6) و اولریکه ماینهوف(7) به جانش افتاده بودند تسویه حساب می‌کند. اما این سرگذشت، گذشته از آنکه هجونامه و دفاعیه‌ای است از حقوق فردی هماهنگ با آرمان انسان‌دوستانه بل که در همه آثارش جلوه گر است با طرز روایتی که دارد، شرایط امکان نوشته‌ای اصیل و عین واقعیت را در رمان مطرح می‌سازد. به این منظور یک راوی را وارد داستان می‌کند که کار او کالبدشکافی زبان و طرز بیان روزنامه‌های جنجالی و افشای همه راه‌های اقناع مردم با انواع تقلب و دخل و تصرفهاست. هدف نشان دادن این نکته است که ادعای روزنامه‌نویسها درباره اینکه می‌خواهند عین حادثه را نقل کنند هرگز بی‌غرضانه و حتی، با طرز استفاده از هنر نویسندگی، بدون طرفداری نیست. زیرا، چنانکه خود بل می‌گوید، راوی برای این منظور باید در «منابع مختلف خبری» رخنه کند و از مجموعه آنچه گرد می‌آورد ترکیبی بسازد که نام آن را «گزارش» خود می‌گذارد. با این همه، این راوی دست کم به پیش‌داوری خود آگاهی دارد، برخلاف روزنامه که گویا هیچ هدف دیگری ندارد مگر اطلاع رساندن به خواننده‌اش. درس حقیقی نوشته بل این است که باید مواظب کلمات بود. این کتاب سرگذشتی است درباره زبان «درست» با معنی دوگانه، که کاملاً با «زیبایی‌شناسی اخلاقی» که هدف نویسنده است تطبیق می‌کند.

رضا سیدحسینی. فرهنگ آثار. سروش

1.Heinrich Boll 2.Bild 3.Koln 4.Ludwig Gotten
5.Werner Totges 6.Andreas Baader 7.Ulrike Meinhof

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...