یک سال بعد از ارائه پیشنهاد تبدیل خانه پروین اعتصامی به پژوهشکده‌ای برای تحقیق در زمینه اشعار وی، بنیاد علمی پژوهشی و فرهنگی "پروین اعتصامی" در خانه این شاعر معاصر در تبریز راه ‌اندازی شد.

 خانه پروین اعتصامی

مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری آذربایجان شرقی از تاسیس "بنیاد علمی پژوهشی و فرهنگی پروین اعتصامی" در تبریز خبر داد.

نسرین پیر سمساری روز سه‌شنبه در نشست تخصصی مسائل زنان در استانداری آذربایجان ‌شرقی گفت: «این بنیاد در خانه تاریخی پروین اعتصامی در تبریز تشکیل شده است.»

وی با اشاره به سالروز تولد پروین اعتصامی (25 اسفند) اظهار داشت: «بنیاد پروین اعتصامی با هدف تحکیم بنیان خانواده، توانمندسازی زنان در عرصه‌های مختلف جامعه، قوام بخشیدن ‌به بنیان‌های اعتقادی خانواده‌ها و توسعه فعالیت‌های فرهنگی و ادبی بانوان استان ایجاد شده است.»

مدیر کل امور بانوان و خانواده استانداری آذربایجان شرقی ‌افزود: «فعالیت رسمی ‌این بنیاد از ابتدای سال آینده آغاز می‌ شود و کارهای مهمی از قبیل اعطای جایزه سال ویژه پروین اعتصامی و برگزاری نشست‌ها، کارگاه‌های علمی تخصصی در ابعاد مختلف امور زنان شامل فرهنگ، علم، اجتماع و مذهب در آن انجام خواهد شد.»

پروین اعتصامی در 25 اسفند سال 1285 شمسی در شهر تبریز به دنیا آمد. پدرش یوسف اعتصام الملک از سکنه شفت و اصالتاً آشتیانی و مادرش اختر فتوحی از اهالی آذربایجان و پروین به همراه چهار برادر دیگر تنها دختر خانواده خود بود. پروین در سن 28 سالگی با پسرعموی پدرش فضل الله اعتصامی (رئیس شهربانی وقت کرمانشاه) ازدواج کرد ولی این ازدواج  در مرداد 1314 به جدایی انجامید. در همین سال‌ها بود که او در کتابخانه‌ی دانشسرای عالی به عنوان کتابدار به کار مشغول شد.

این شاعر به تشویق ملک‌ الشعرای بهار در سال 1315 دیوان خود را منتشر کرد که شامل 248 قطعه شعر است که از آن میان 65 قطعه به صورت مناظره است. اشعار  پروین اعتصامی بیشتر در قالب قطعات ادبی است که مضامین اجتماعی را با دیده انتقادی به تصویر کشیده است. پروین اعتصامی در 15 فروردین 1320 در سن 35 سالگی بر اثر ابتلا به بیماری حصبه در تهران درگذشت و در حرم حضرت معصومه (ع) در قم در مقبره‌ی خانوادگی اش به خاک سپرده شد.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...