کتاب "سفینه رباعیات کهن" مشتمل بر آثار رباعی‌سرایان مشهور سده‌های گذشته به زودی منتشر می‌شود و نکته قابل توجه کتاب در این است که 44 رباعی به نام خیام در آن وجود دارد که 17 مورد آن تاکنون در هیچ نسخه‌ای دیده نشده است.

به گزارش مهر، کتاب "سفینه رباعیات کهن" تصحیح مشترکی است از ارحام مرادی و محمدافشین وفایی که انتشارات سخن به زودی آن را در مجموعه "گنجینه‌ سفینه‌های کهن پارسی" خود چاپ و توزیع می‌کند.

این کتاب در واقع اثری مشابه "نزهه‌المجالس" (تصحیح محمدامین ریاحی) است با این تفاوت که تاریخ نسخه قبلی (سفینه رباعیات کهن) قدیمی‌تر است. نسخه دستنویس این کتاب که شامل 1258 رباعی از رباعی‌سرایان سده‌های گذشته است، در کتابخانه آیت‌الله مرعشی (قم) نگهداری می‌شود.

در این جُنگ بیش از 870 شعر با نام سراینده و 386 رباعی هم بدون نام سراینده آنها ثبت شده است. حکیم عمر خیام، شیخ اوحدالدین کرمانی، شمس گنجه، جمال رزاق، خطیب هروی، زکی مراغی، سعد سلمان، سنایی، سوزنی سمرقندی، صدر خجندی، عائشه سمرقندی و شیخ شرف‌الدین از جمله رباعی‌سرایان بنامی هستند که در این کتاب آثاری از آنها وجود دارد.

اهمیت عمده این کتاب، پژوهش در رباعیات خیام است؛ در جُنگ "سفینه رباعیات کهن" 44 رباعی به نام خیام وجود دارد که 17 مورد آن فقط در این جُنگ دیده می‌شود.

از آنجا که هیچ دیوان تنظیم‌شده‌ای توسط خود خیام یا دیگران در زمان کوتاهی پس از مرگ وی به دست نیامده‌ است، در مورد تعداد این رباعی‌ها و نیز حقیقی یا جعلی بودن بعضی از آنها اختلاف نظر وجود دارد و تشخیص رباعیات اصیل خیام از رباعیات منسوب به او و در نتیجه اظهار نظر درباره تفکرات و جهان‌بینی این حکیم در دوران اخیر همواره مورد توجه محققان بوده است.

در منابع و متون مختلف تعداد رباعیات خیام بین 10 رباعی تا 1200 رباعی در نوسان بوده است. خیام بین سالهای 517 تا 530 هجری قمری فوت کرد اما نخستین کتاب فارسی که از وی سخنی به میان آورد، چهار مقاله نظامی عروضی سمرقندی بود که حدود سالهای 550 تألیف شد و با این حال در آن اشاره‌ای به شاعر بودن خیام نشده است.

حجم کتاب تصحیح شده "سفینه رباعیات کهن" حدود 500 صفحه است و به زودی انتشارات سخن آن را به دست چاپ می‌سپارد.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...