«کلیله و دمنه درخورجین» ازسری کتاب های مشاهیر و مفاخر ایران از انتشارات انجمن قلم ایران، نوشته بهمن پگاه راد روانه بازارکتاب شد.

پگاه راد در گفت وگو با خبرنگار مهر با بیان این که کتاب کلیله و دمنه مهمترین اثر ادبی «عبدالله بن مقفع» است که وی آن را از پهلوی به عربی ترجمه کرده، افزود: این کتاب به نوعی که در کتاب کلیله و دمنه در خورجین به شرح آن پرداخته ام، به دست «ابوالمعالی نصرالله منشی» می رسد و وی به ترجمه آن اقدام می کند.

به گفته نویسنده کتاب «نبرد رییس علی»، نصرالله منشی درحدود سال های ۵۳۶ تا ۵۳۹ قمری در زمان حکومت بهرام شاه غزنوی کتاب کلیله و دمنه را از متن عربی آن به فارسی ترجمه و به نثری پربار تبدیل می کند.

نویسنده کتاب «دخترک و چشمهایش» در پاسخ به این پرسش که برای نوشتن زندگی نامه نصرا... منشی از چه منابعی در این اثر استفاده شده، گفت: در رابطه با مستندات زندگی مشاهیر و مفاخر علم و ادب کشورمان اطلاعات چندانی در دسترس نیست و اگر باشد خیلی اندک، که این معنا درباره نصرا... منشی هم به شدت صدق می کند، منتهی طبق روایاتی نشان می دهد که وی اهل شیراز یا غزنین بوده که به عنوان نویسنده و منشی در آغاز جوانی به دربار بهرام شاه غزنوی وارد می شود و چندی بعد در زمان سلطنت خسروشاه به سمت دبیری می رسد و در زمان شاه بعدی به نام خسرو ملک به مقام وزارت می رسد و سرانجام در زمان همین شاه، مورد غضب قرار می گیرد و به سیاه چال می افتد و طبق روایت «محمد عوفی» در «لباب الالباب» در حبس به قتل می رسد.

وی افزود: جزئیات ماجرای کتاب کلیله و دمنه در خورجین، بیشتر براساس تخیل خودم و بیان واقعیات تاریخی است، مثلا در مورد به زندان افتادن و مرگ نصرا... منشی، جز بدیهیات است که اغلب حاکمان ضعیف النفس، تنها مداحان خود را ستایش می کردند و به محض کوچکترین بدبینی از کسی که به سعایت فرد بدخواهی صورت می گرفت، آن فرد درهر سمتی که  بود روانه زندان می کردند و به هلاکت می رساندند، چنانچه از دوازده وزیر دوره غزنویان، تنها چهار نفر به مرگ طبیعی رفتند و بقیه در زندان به دست جلادان سپرده شدند.

به گفته پگاه راد، مثلاً ابوالحسن اسفراینی که زبان رسمی دربار غزنوی را از عربی به فارسی تغییر داد، او را در پایان کار به سختی شکنجه کردند و کشتند؛ ابوالعباس اسفراینی را نیز به علت تهمت های ناروا به زندان انداختند و کشتند. به دار زدن «حسنک وزیر» هم که شهره آفاق و تاریخ است و سرانجام نصرا... منشی همین سرنوشت داشت، که نادانان تشنه خون دانایان هستند!

نویسنده کتاب «مثلِ رودِ پر خروش»، هدف از نوشتن کلیله و دمنه در خورجین را چنین توصیف کرد: این کتاب از جمله آخرین آثاری است که توسط انجمن قلم ایران از سری کتاب‌های مشاهیر و مفاخر ایران زمین، بعد از چندین سال انتظار منتشر می شود و هدف من وانجمن  قلم از انتخاب  نصرا... منشی و پرداختن به شخصیت و زندگینامه داستانی وی، بیشتر معرفی کتاب کلیله و دمنه و یادی از آفریدگارِ ادیب این اثر فاخر است.

وی اضافه کرد: کتاب کلیله و دمنه در زمان تحصیل ما در دهه ۴٠ در سال های پایانی دوره دبستان به لحاظ بهره گیری از داستان های پند آموز آن و تقویت و مهارت آرایش ادبی در گفتار و نوشتن، کار برد فراوان داشت و دبیران فرهیخته ما همچون استاد منوچهر فتوت و زنده یادان احمد آل عصفور و جهانشاه سی سختی در دوره دبیرستان تاکید فراوانی در دوباره و چندین بار خواندن آن داشتند و من در این زمانی که متاسفانه با تهاجم فرهنگی و فراموشی نام بزرگان مشاهیر علم و ادب غنی گذشته پربارخود روبرو هستیم، احیای کتاب هایی چون کلیله و دمنه و نظایر آن و شناخت خالقان این آثار، همچون ابوالمعالی نصرا... منشی و ساده نویسی و بازسازی تعدادی از داستان های شیرین آن را برای نسل نوجوان و جوان کشورمان، نوعی جهاد ادبی می دانم.

کتاب کلیله و دمنه در خورجین توسط انتشارات انجمن قلم در ۱۷۹ صفحه و به بهای ۱۴ هزار تومان به بازار کتاب عرضه شده است.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...