«دل‌نوشته‌ها و گِل‌نوشته‌ها» مجموعه یادداشت‌هایی از احمد طالبی‌نژاد است که به تازگی از سوی نشر قطره راهی بازار کتاب شده است.

به گزارش ایبنا، «دل‌نوشته‌ها و گِل‌نوشته‌ها» شامل 39 یادداشت احمد طالبی‌نژاد با نام‌های «آدم‌ها»، «بالاخره برمی‌گردد»، «بوف کور»، «دیر آمد اما خوب آمد»، «شمایل یک اسطوره زمینی»، «کارنامه سپنج»، «گاهی خنده، گاهی گریه»، «مگر اسباب بزرگی هم آماده شود»، «نفرت از تاریخ»، «فیلمی برای همیشه»، «فیلم‌ها»، «در کجای جهانید آقایان؟»، «در کار گلاب و گل» است.

«گمشده در زمان»، «کارنامه یک عمله خدا»، «روزهای باشکوه»، «کتاب‌ها»، «شیخ مصلح‌الدین مرادی کرمانی»، «صد سال به آن سال‌ها»، «از تاریخ تا اساطیر»، «چرند و پرند»، «فارغ از جنسیت»، «به کجا چنین شتابان؟»، « روایت یک آدم کن ندیده»، «چرا غم در این خانه می‌سوزد»، «چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من؟»، «روز معلم» و «شهروند درجه دو» دیگر یادداشت‌های این کتاب را شامل می‌شود.

«فتوت بین، جوانمردی نگر، همت تماشا کن»، «کلیه کیلویی چند؟»، «آوای مهر»، «من بن‌لادن نیستم»، «من نه چنانم که تو گویی»، «در فضیلت دشنام»، «کین درد مشترک»، «خیابان فاطمی به نام کیست؟»، «بیهقی و میزانسن»، «مثل سلمانی‌ها» و «یک شخصیت ملی» نام دیگر یادداشت‌های این مجموعه است.

در پیش درآمد این کتاب می‌خوانیم: «آنچه پیش رو دارید، نوشته‌های پراکنده‌ای است که در فاصله یکی دو سال اخیر در نشریات مختلف و گاه به مناسبت جشنواره‌های موضوعی در کتابچه راهنمایشان، بر این قلم جاری شده و بیانگر حال و روز نگارنده طی این سال‌ها نیز هست. دوره‌ای که به عزلتی ناخواسته کشانده شدم و تنها مونسم، قلم و این اواخر به دلیل مشکل آرتروز، کی‌برد رایانه بوده است. چیزی که سال ها از آن پرهیز می‌کردم اما از سر ناچاری پذیرفتمش و حالا بهش عادت کرده‌ام. چیز بدی هم نیست هر چند معتقدم آن اتفاقی که در لحظه تماس نوک قلم با کاغذ سفید می‌افتد و ما را گاه به سویی می‌برد که از پیش به آن فکر نکرده‌ایم، در لحظه فشردن دکمه‌ها نخواهد افتاد.»

در یادداشتی با عنوان «در فضیلت دشنام» در این کتاب می‌خوانیم: «تصور کنید اگر آدمیزاد زبان نداشت و نمی‌توانست به هنگام خشم چهار تا فحش به طرف مقابلش بدهد، چه اتفاقی می‌افتاد! لابد مجبور بود به جان او بیفتد و هم او را زخمی کند و ای بسا از پای درآورد، هم خودش را ناکار کند. به گمان من زبان دشنام فضیلتی است که آدمیان از آن بهره می‌گیرند تا خشم خود را خالی کنند بی‌آنکه متوسل به خشونت جسمی شوند. فحش هم از قدیم گفته‌اند باد هواست. از این گوش می‌شنویم و از آن گوش ردش می‌کنیم. فوقش دلخوری ایجاد می‌کند که آن هم معمولاً شامل مرور زمان می‌شود. البته ماهیت دشنام داده شده هم تعیین کننده است. اگر ناموسی باشد، سوزش بیشتر است و گاه ممکن است به خشونت جسمانی و کشت و کشتار هم بینجامد که نمونه‌های آن را در صفحه حوادث روزنامه‌ها می‌خوانیم. طرف داشته از جلو خانه رقیب رد می‌شده، رقیب که از او دلخور بوده فحشی نثارش کرده و طرف هم به تریج قبایش برخورده لاجرم دست به یقه شده‌اند و یکی‌شان که اتفاقا مجهز به سلاح سرد بوده، تیزی‌اش را درآورده و شکافی در پهلوی آن دیگری ایجاد کرده که برسانندش به بیمارستان، تمام کرده و حالا خر بیار و باقالی بار کن.»

احمد طالبی‌نژاد، نویسنده و منتقد سینما، متولد شهر نایین و دارای مدرک کارشناسی ادبیات فارسی است.

وی صاحب امتیاز و مدیر مسوول ماهنامه هفت بود. وی همچنین نویسنده مجله ماهنامه فیلم است. کتاب «گفتگو با ناصر تقوایی» از اوست. طالبی‌نژاد تا کنون چند فیلم کوتاه و مستند نیز کارگردانی کرده‌است. او به عنوان یک منتقد، اعتقاد دارد که فیلم‌های مربوط به زنان را مردان بهتر می‌سازند.

کتاب «دل‌نوشته‌ها و گِل‌نوشته‌ها» نوشته احمد طالبی‌نژاد در شمارگان 400 نسخه به بهای 17 هزار تومان در 287 صفحه به تازگی از سوی نشر قطره منتشر شده است.

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...