به گزارش ایبنا، کشتار دانش آموزان و دانشجویان در 13 آبان 1357 تیر خلاص دولت آشتی ملی بود، حوادث روز ۱۳ آبان به اعلام هفته همبستگی ملی انجامید، دو روز بعد از کشتار ۱۳ آبان سال 57 شاه به روی آنتن رفت و متنی را برای ملت خواند. «ملت عزیز ایران، صدای انقلاب شما را شنیدم». تیر خلاص این کشتار در کارنامه سیاه دولت آشتی ملی ثبت شد و شریف امامی با ناکامی‌های بسیار زیاد پرونده دولت خود را بست و در ۱۴ آبان استعفا داد.

کتاب «یک روایت معتبر درباره شریف امامی و دولت آشتی ملی» نوشته زهرا شکیب مهر در 66 صفحه روایتگر نحوه شکل گیری دولت آشتی ملی و حوادث پس از آن است. حوادث مرتبط با شریف امامی و ماجرای کودتای ۲۸ مرداد، نخستین دوره سناتوری وی، اشتباهات دولت آشتی ملی، ماجرای جمعه سیاه، ایران بعد از ۱۷ شهریور، ماجرای رهبری در تبعید و کشتار ۱۳ آبان به عنوان تیر خلاص دولت آشتی ملی در این اثر عنوان شده است.

این کتاب در شمارگان 1000 نسخه در قطع رقعی و با قیمت 90 هزار ریال توسط انتشارات به‌نشر منتشر شده است.

کشتار مردم در 17 شهریورماه، کشتار مردم در مسجد جامع کرمان و کشتار دانش‌آموزان در 13 آبان ماه در کارنامه دولت آشتی ملی ثبت شد.

شریف امامی در ۱۷ شهریور ۱۲۸۹ در تهران متولد شد و در مدرسه ابتدایی شریف درس خواند و برای ادامه تحصیل به مدرسه ایران و آلمان رفت. شریف امامی طبق اسناد موجود در دوران جوانی وارد لژ فراماسونری شد و کم کم مراحل ترقی را در آنجا طی کرد و پس از کودتای ۱۳۳۲ رئیس لژ فراماسون آلمانی شد در سال ۱۳۴۱ لژهای آلمانی، انگلیسی و فرانسوی منحل شد و یک لژ واحد به وجود آمد و شریف امامی در رأس آن قرار گرفت و به این ترتیب رئیس لژ واحد فراماسونی ایران شد. شریف امامی در روزهای مبارزات انقلابیون با رژیم ستمشاهی و در پنجم شهریور 1357 به عنوان نخست وزیر، دولت آشتی ملی را تشکیل داد.

در خلاصه‌ای از این اثر می‌خوانیم: «شریف امامی با شعار آشتی ملی پا به میدان گذاشت و این آخرین فرصت شاه در برابر نهضت مردم بود که یا با مردم آشتی کند یا شکست را بپذیرد، دولت آشتی ملی این آخرین فرصت را از شاه گرفت و قحط الرجال در دربار را نشان داد. این دولت هیچ وقت نتوانست با مردم آشتی و الفت ایجاد کند. از نظر شاه شریف امامی گزینه خوبی برای آشتی بود چون او وابستگی جهانی خاصی نداشت و در سطح بین‌المللی می‌توانست توازن ایجاد کند، شاه برای انتخاب او مطمئن بود زیرا شریف امامی به خانواده روحانیون متصل بود و همواره به شاه تذکر می‌داد که هوای مذهبیون را داشته باشد اما مشکل اینجا بود که شاه عمق درگیری‌های درون کشور و خروش مردم و نهضت شان را نمی‌دید. شاه با انتخاب شریف امامی مرتکب اشتباه دیگری نیز شد، برای مردم کسی که سال‌ها رئیس سنا و بنیاد پهلوی بوده، از نظر فساد با خود شاه فرقی نداشت».

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...