پنجمین چاپ کتاب «استبداد در ایران» حسن قاضی مرادی توسط نشر اختران منتشر شد.

استبداد در ایران» حسن قاضی مرادی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نشر اختران پنجمین چاپ خود از کتاب «استبداد در ایران» نوشته حسن قاضی مرادی را با شمارگان ۶۰۰ نسخه، ۳۶۷ صفحه و بهای ۴۸ هزار تومان منتشر کرد.

چاپ نخست این کتاب در سال ۱۳۸۰ با شمارگان سه هزار و ۳۰۰ نسخه و بهدی دو هزار و ۴۰۰ تومان منتشر شده بود. همچنین انتشارات کتاب آمه نیز در چند نوبت این کتاب را در دسترس مخاطبان قرار داده است.

نویسنده کتاب «استبداد در ایران» عمدتا به موضوع چگونگی کارکرد حکومت استبدادی آنچنان که در ایران از دوران باستان تا معاصر بروز یافته، پرداخته است. نویسنده به چرایی استبداد نمی‌پردازد، اما بیان می‌کند که هرچند ممکن است که استبداد در ایران باستان به ضرورت‌هایی تاریخی استوار باشد، اما بعدها استبداد خاندان‌های حکومتی در ایران مبتنی بر هیچ ضرورت تاریخی نبوده است.

 کتاب چهار فصل دارد. فصل اول شامل بررسی چهار شیوه توجیه حکومت استبدادی از سوی مدافعان این نوع حکومت و یا متفکرانی است که کوشیده‌اند با توجیه چنین حکومتی در عین حال به نوعی در جهت تعدیل آن نیز اقدام کنند.

فصل دوم کتاب به بررسی چند ابزار مهم حکومت استبدادی و چگونگی عمل آن اختصاص یافته است. درانتخاب این ابزارها قابلیت تطبیق پذیری‌شان با هر شرایط تغییر یافته‌ای نیز مورد نظر بوده است. هرچند که در این فصل اشاره شده که حکومت استبدادی به ابزارهای ایدئولوژیکی سلطه نیز مجهز است (به عنوان مثال سلسله‌های مختلف پادشاهی در ایران از دوران باستان تا معاصر، عنصر پادشاه در راس حکومت را امری قدسی تبلیغ می‌کردند و پادشاه در نظر آنان سایه خدا بر روی زمین بود) اما در کتاب فصل مجزایی به آن اختصاص پیدا نکرده است.

فصل سوم شامل بررسی در حوزه مسایل اجتماعی استبداد و عمدتاً در ارتباط میان حکومت استبدادی و مردم و وضعیتی که این حکومت بر جامعه مستولی می‌کند، است. نویسنده در فصل چهارم استبداد از منظر تاریخ و آن هم فقط به اتکای مفهوم «عصبیت» پرداخته است. همچنین مقدمه کتاب نیز مقاله مفصلی درباره موانع پرسشگری در جامعه ایرانی.

حسن قاضی مرادی جامعه شناس معاصر ایرانی است. «در ستایش شرم: جامعه‌شناسی حس شرم در ایران»، «شوق گفت‌وگو و گستردگی فرهنگ تک‌گویی در میان ایرانیان»، «در پیرامون خودمداری ایرانیان: رساله‌ای در روانشناسی اجتماعی مردم ایران»، «تأملی بر عقب‌ماندگی ما: نگاهی به کتاب دیباچه‌ای بر انحطاط ایران نوشته دکتر جواد طباطبایی»، «کار و فراغت ایرانیان»، «ملکم‌خان: نظریه‌پرداز نوسازی سیاسی در عصر مشروطه»، «نوسازی سیاسی در عصر مشروطه ایران» و «پویایی نقد» از دیگر تالیفات مهم اوست.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...