دختر هوشنگ ابتهاج (هـ. ا. سایه) پس از انتشار آلبوم مشترک همایون شجریان و علیرضا قربانی که شاعر یکی از شعرهاش، این شاعر معرفی شده، نوشت: «این شعر از سایه نیست!»

به گزارش ایسنا، یلدا ابتهاج با بازنشر متن قطعه «افسوس» از آلبوم «افسانه چشم‌هایت» همایون شجریان و علیرضا قربانی که به تازگی منتشر و شاعر آن قطعه ابتهاج معرفی شده است، در صفحه شخصی‌اش نوشت: باز هم بی‌دقتی! در جایی که کتاب شعر شاعر موجود است چرا این همه بی‌دقتی، نمی‌دانم. این شعر از سایه نیست! دو بیت آن هم از فریدون مشیری است. ظاهرا در عصر ما اینترنت محل و امکان خوبی‌ است برای به‌دست آوردن اطلاعات، اما یقینا خیلی از این اطلاعات درست نیست و کنترلی هم بر این امر نیست. دوستان عزیز در مورد سایه باید گفت او کم‌شعرترین شاعر دوران ماست و تنها سه کتاب از او موجود است:
١- سیاه‌مشق (اشعار کلاسیک)
٢- تاسیان(شعر نو)
٣- بانگ نی (منظومه مثنوی)

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...