برگزیدگان سومین دوره‌ جایزه ادبی «روزی روزگاری» بدون برگزاری مراسم پایانی معرفی شدند.

به گزارش مهر، هیئت ‌داوران جایزه‌ ادبی «روزی روزگاری» در بخش مجموعه‌ داستان از میان سه اثر «آن‌جا که پنچرگیری‌ها تمام می‌شوند» نوشته حامد حبیبی از نشر ققنوس، «آویشن قشنگ نیست» اثر حامد اسماعیلیون از نشر ثالث و «برف و سمفونی ابری» نوشته  پیمان اسماعیلی از نشر چشمه، مجموعه داستان «برف و سمفونی ابری» را شایسته دریافت تندیس این جایزه دانسته است.

همچنین در بخش ادبیات نمایشی، از میان سه اثر «پاتوغ اسماعیل‌آقا» نوشته‌ حمید امجد از نشر نیلا، «شب‌های آوینیون» اثر کوروش نریمانی از نشر قطره، و «آسمان روزهای برفی» نوشته‌ محمد چرم‌شیر، نمایشنامه «پاتوغ اسماعیل‌آقا» شایسته دریافت تندیس معرفی شد.

در بخش رمان نیز از میان سه اثر «بیژن و منیژه» نوشته جعفر مدرس‌صادقی از نشر مرکز، «دو قدم این‌ور خط» اثر احمد پوری از نشر چشمه و «نگران نباش» نوشته مهسا محب‌علی از نشر چشمه، رمان «بیژن و منیژه» شایسته دریافت تندیس شناخته  شد.

هیئت ‌داوران جایزه  ادبی «روزی روزگاری» در بخش اثر داستانی غیرایرانی از میان سه‌ اثر «سرود سلیمان» نوشته تونی موریسون ترجمه‌ علیرضا جباری از نشر چشمه، «مثلا برادرم» نوش اووه تیم ترجمه  محمود حسینی‌زاد از نشر افق و «موسیقی شانس» اثر پل استر ترجمه‌ خجسته کیهان از نشر افق، رمان «موسیقی شانس» اثر
پل استر را شایسته‌ دریافت تندیس معرفی کرده است.

همچنین درباره‌ برگزیدگان بخش نظرسنجی عنوان شده است: نظرسنجی از نخبگان غیرنویسنده به دلیل پراکندگی شدید آرا و پاسخگویی اندک این قشر هیچ برگزیده‌ای نداشت اما در نظرسنجی از کتابفروشان، دو کتاب با رای مساوی برگزیده شدند. این دو کتاب عبارت بودند از «خاله‌بازی» نوشته‌ بلقیس سلیمانی و «پری فراموشی» اثر فرشته احمدی که ناشر هر دو نیز نشر ققنوس است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...