مریم زندی امیدوار است که بتواند در سال جدید مجوز انتشار کتاب «عکس‌های انقلاب» خود را بگیرد و کتاب عکس «چهره‌های 5» را نیز منتشر کند.

مریم زندی بانوی عکاس کشورمان در گفت‌وگو با فارس گفت: مدت زیادی است که همچنان منتظر دریافت مجوز انتشار کتاب عکس‌های انقلاب هستم ولی هنوز هیچ خبری نشده است و امیدوار هستم که بتوانم در سال 89 سرانجام آن را به چاپ برسانم.

وی درباره دلیل این همه تأخیر در صدور مجوز کتابش اظهار بی‌اطلاعی کرد و گفت:‌ عکس‌های این کتاب هیچ مشکلی ندارند و مایلم که در کشور خودم آن را چاپ کنم، چون این عکس‌ها متعلق به ایران است، اما اگر به هر دلیلی امکان چاپ آن‌ها وجود نداشته باشد، ناشری فرانسوی برای چاپ این کتاب اظهار تمایل کرده است که در صورت ناچار شدن، کتابم را در فرانسه منتشر خواهم کرد.

وی همچنین درباره کتاب چهره‌های 5 که مقدمات انتشار آن فراهم شده است، گفت: این کتاب که حدود 6 سال است روی آن کار کرده‌ام، درباره اهالی موسیقی ایران است.
وی ادامه داد: این کتاب شامل بالغ بر 100 تصویر است که تقریباً کار عکاسی آن‌ها تمام شده است و امیدوار هستم که در سال جدید آن را به چاپ برسانم.

مریم زندی همچنین هر ساله تقویم‌هایی را با استفاده از عکس‌های خودش منتشر می‌کند. وی امسال نیز دو تقویم منتشر کرده است،‌یکی باعنوان «دلشدگان» درباره هنرمندان موسیقی ایران و دیگری با عنوان «مائده‌های تازه» که هر دو این تقویم‌ها با استقبال خوبی رو به رو شده، به طوری که به چاپ دوم رسیده است.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...