به گزارش تسنیم، تازه‌ترین اثر مسعود ده‌‌نمکی با عنوان «طیب خان» از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی روانه بازار نشر شد.

زندگی و سرنوشت طیب حاج‌رضایی از موضوعات جذاب تاریخ انقلاب است که به‌رغم روایت‌های گوناگون و پراکنده، هنوز ابعاد و زوایای آن در پس پرده ابهام باقی مانده است. مجموعه دو جلدی «طیب خان» با نگاهی متفاوت و دایره‌ای وسیع، زمانه و زندگی طیب حاج‌رضایی را واکاوی می‌کند.

مسعود ده‌نمکی در بخشی از پیشگفتار کتاب درباره روند نگارش این اثر می‌نویسد: «این کتاب محصول قریب به ده سال تحقیق، پژوهش و مصاحبه با بستگان، دوستان و صاحب‌نظران و چهره‌های فعال سیاسی و اجتماعی معاصر با دوران زندگی طیب و کنکاش و بررسی صدها سند مکتوب و شفاهی است که سعی شده با پالایش و  ویرایش آن، به یک نتیجه و روایت منطقی با احتساب نظرات متفاوت و گاه متناقض برسد.»

جلد نخست این مجموعه، دوران کودکی طیب را تا سال 1339 روایت می‌کند تا چهره اولیه او را شفاف‌تر برای مخاطب ترسیم نماید. و جلد دوم به وقایع و سال‌های پایانی طیب و فاصله گرفتن او از دربار و شکل‌گیری شخصیت متفاوت وی می‌پردازد.

در برشی از کتاب ‌از زبان طیب حاج‌رضایی درباره اولین و آخرین ملاقاتش با امام خمینی بعد از وقایع 15 خرداد 1342 می‌خوانیم: «من رو بردن توی یه خونه در خیابان دولت. به همراه مامورها وارد شدم. پرده اتاق رو کنار زدم. دیدم یه سید روحانی با چهره‌ای نورانی آنجا نشسته. فهمیدم آیت‌الله خمینی است.

مامورها منتظر بودند من پرخاش کنم و بگم شما پول دادی و چنین و چنان کردی و ... اما گفتم: آقا! قربون جدتون برم. شما کی به من پول دادی؟ اصلا کجا من رو دیدی؟ ما که تا حالا همدیگه رو ندیدیم. به این نامسلمون‌ها بگید که نه شما به من پول دادید و نه من از شما پول گرفتم.

از در که اومدم بیرون نصیری به من گفت: طیب خان گور خودت رو کندی!

من هم گفتم: عیب نداره تیمسار، من باید 20 سال پیش تو زندان بندرعباس می‌مردم. اما موندم تا امروز تکلیفم رو ادا کنم و بعد بمیرم. مردن برای من مهم نیست...»

علاوه بر قلم سلیس نویسنده، درج تصاویر متنوع از طیب و دیگر شخصیت‌های مورد بحث و نیز انتشار اسناد متعدد، از ویژگی‌هایی است که مطالعه این مجموعه را روان‌تر می‌کند.

«طیب خان (زندگی و زمانه طیب حاج‌رضایی)» در دو جلد (جلد اول در 980 صفحه و با قیمت 115 هزار تومان و جلد دوم در 915 صفحه و با قیمت 105 هزار تومان) روانه بازار نشر شد ه است.

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...