رمان «روی ماه خداوند را ببوس» نوشته مصطفی مستور توسط نشر مرکز به چاپ هشتاد و هشتم رسید.

به گزارش مهر، رمان «روی ماه خداوند را ببوس» نوشته مصطفی مستور به‌تازگی توسط نشر مرکز به چاپ هشتاد و هشتم رسیده است. چاپ اول این‌کتاب در سال ۷۹ عرضه شده و حالا با نسخه‌های چاپ هشتاد و هشتم به بازار نشر آمده است.

کتاب مورد نظر معروف‌ترین اثر مستور است که ترجمه‌اش در کشورهای ترکیه، روسیه، مصر، اندونزی و بوسنی‌وهرزگوین منتشر شده است.

داستان «روی ماه خداوند را ببوس» درباره مردی به نام یونس است که دانشجوی مقطع دکترای پژوهشگری علوم اجتماعی است و روی پایان‌نامه خود کار می‌کند که موضوعش علت خودکشی دکتر محسن پارسا فیزیکدانی است که خود را از طبقه بیست و چندم یک برج پایین انداخته است. در میانه‌های تحقیق و پژوهش‌های پایان‌نامه، مهرداد دوست قدیمی یونس که سال‌ها پیش عاشق دختری آمریکایی شده و با او به آمریکا رفته بوده، به ایران آمده و با یونس ملاقات می‌کند. مهرداد می‌گوید همسرش جولیا مبتلا به سرطان و در حال مرگ است. این‌میان دختری ۴ ساله هم حاصل ازدواج مهرداد و جولیاست.

در ادامه داستان، یونس که پیش‌تر اعتقادات و باورهای دینی محکم‌تری داشته، با روبرو شدن با مساله خودکشی دکتر پارسا و نزدیک‌بودن مرگ همسر دوستش، با سوالات مهم فلسفی درباره وجود، خدا، معنای هستی و ... روبرو می‌شود....

چاپ هشتاد و هشتم این‌کتاب با ۱۲۰ صفحه و قیمت ۱۹ هزار و ۵۰۰ تومان عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...