به گزارش فارس،‌ رمان ایرانی «گرگ سالی» آخرین اثر منتشر شده توسط مرحوم امیر حسین فردی است که وی ادامه رمان موفق اسماعیل را در این رمان نوشته است با این تفاوت که داستان این رمان بر خلاف اسماعیل، در دامنه‌های سبلان روی می‌دهد.

در این رمان برای شخصیت انقلابی داستان که اسماعیل نام دارد شرایطی به‌وجود می‌آید که ناگزیر می‌شود برای امنیت بیشتر پایتخت را ترک کند و به روستایی در دامنۀ سبلان، نزد مادربزرگش برود که با مشکلاتی روبه‌رو می‌شود.

او در سبلان می‌شنود که آمریکایی‌ها که در آن زمان کشت و صنعت مغان را در دست داشتند، می‌خواهند به اصلاح‌ نژاد گرگ‌های دامنۀ سبلان اقدام کنند و این مساله منجر به ایجاد گرگ‌هایی آدمخوار شده است که مردم منطقه را به شدت آزار می‌دهند.

در بخشی از این رمان می‌خوانیم:« به نظرش رسید چارپایی آنجا باشد. خم شد و دستش را روی زمین کشید. پاره‌سنگی را پیدا کرد،  آن را برداشت و به سمتی که حس می‌کرد صدا از آن سو می‌آید، پرتاب کرد. سنگ به جسم نرمی خورد،‌ به دنبال آن صدای ناهنجاری مثل ناله شنید. چیزی تکان خورد. جسم بزرگی به قواره یک گوساله، به حرکت در آمد. رنگش سفید به نظر می‌رسید، به طرف او می‌آمد. خرناسه خوفناکی می‌کشید. ترسید و پاهایش سست شد، دستش را به دیواره سنگی گرفت. چشم به حرکات آن شبح دوخت.»

رمان «گرگ سالی» پیش از این به صورت دیجیتال و صوتی نیز از سوی سوره مهر منتشر و در پایگاه اینترنتی آمازون نیز قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...