رمان «۲۶۶۶» آخرین اثر روبرتو بولانیو [Roberto Bolano] با ترجمه محمد جوادی توسط انتشارات کتابسرای تندیس به چاپ دوم رسید.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب آخرین رمانِ روبرتو بولانیو است که به‌عنوان نماد نویسندگان نسل جدید عصیانگر و البته خلاق آمریکای لاتین شناخته می‌شود. این‌نویسنده به‌جای پیروی از نسل درخشان نویسندگان پیش از خود، دنبال ایجاد مسیر جدید برای ادامه حیات خلاقانه ادبیات آمریکای لاتین بود و می‌خواست حرفی جدید در ادبیات جهان بزند. «۲۶۶۶» نگاهی مرموز، عرفانی و تا حدی باروک دارد، و رمانی است که سرشار از تصاویر نمادها و استعاره‌های خاص بولانیو است.

کتاب مذکور در ژانر معمایی جا دارد و داستانش در ۵ فصل نوشته شده که هر فصل آن، در عین‌حال که دنیایی مجزا از سرگذشت زندگی آدم‌ها در مکان و زمان‌های متفاوت است، نوعی ارتباط با موضوع اصلی داستان دارد. بولانیو این‌کتاب را در حالی نوشت که می‌دانست از بیماری مرگبارش به‌زودی می‌میرد اما زمان خود را صرف نوشتن کرد و در نهایت هم انتشار کتاب را ندید.

«۲۶۶۶» سرشار از تصاویر، نمادها و استعاره‌های ویژه بولانیو است. داستانش نیز شخصیت‌ها، اماکن، چرخش‌های زمانی و داستان‌های تو در تو زیادی دارد. موضوع اصلی داستان هم یک قاتل روانی زنجیره‌ای است که علاوه بر قتل و آدم‌کشی‌هایش، به بیش از ۳۰۰ دختر و زن در مکزیک، تعرض کرده است. باندهای تبهکاری و مرتبط با مواد مخدر از جمله عناصر فعال داستانی این‌کتاب هستند.

چاپ دوم این‌کتاب با ۱۲۰۰ صفحه و قیمت ۱۴۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...