به گزارش تسنیم،‌ «به شرط عاشقی» روایت زندگی سردار شهید مدافع حرم سعید سیاح طاهری از زبان همسر است که همزمان با ایام آزادسازی خان‌طومان سوریه توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد.

فرمانده‌ای که روزی در جبهه‌های حق علیه باطل در هشت سال دفاع مقدس جهاد می‌کرد و روزی آموزش موشکی نیروهای پاکستانی و افغانستانی در منطقه حلب را به‌عهده داشت و روزی هم در مناطق محروم کشور برای بچه‌های کوچک جشنواره‌های دانش‌آموزی دفاع مقدس برگزار می‌کرد.

سعید سیاح‌طاهری از فرماندهان جنگ ایران و عراق و فعال فرهنگی و اجتماعی بود که در سن 58سالگی عازم سوریه شد و در منطقه خان‌طومان در نزدیکی شهر حلب به شهادت رسید.

سیاح‌طاهری در سال 1336 در شهرستان آبادان به دنیا آمد. دوران نوجوانی او مصادف با اوج‌گیری مبارزات مردم ایران علیه حکومت پهلوی بود. وی پس از انقلاب نیز در عرصه‌های مختلف دفاع از کشور، از جمله غائله ضدانقلاب در کردستان، خط التقاط و فتنه منافقین و بنی‌صدر مشارکتی فعال داشت.

سیاح طاهری بعد از تشکیل بسیج به‌فرمان امام خمینی، در زمان فرماندهی «حمید قبادی‌نیا» به عضویت بسیج آبادان درآمد و در آغاز جنگ تحمیلی، از آبادان دفاع کرد. وی در سال 1360 به عضویت سپاه آبادان درآمد و پس از قبادی‌نیا، فرماندهی سپاه آبادان را عهده‌دار شد، در آذر ماه سال 1360 نیز طی عملیاتی مجروح شد و یکی از انگشتان دستش را از دست داد، چندی بعد دوباره به جبهه آبادان بازگشت و همواره پرتلاش و در اغلب عملیات‌ها حضور مستمر داشت. وی در پنجم آذرماه سال 1365 در خلال عملیات کربلای5، دچار مجروحیت شدیدی شد که منجر به از دست دادن چشم راست و شنوایی گوش چپ شد، همچنین عصب دست چپ وی نیز در این عملیات قطع شد. با شروع جنگ سوریه، سعید به‌طور داوطلبانه برای حضور در این نبرد و آموزش نیروهای جوان سوری و لبنانی اعلام آمادگی کرد و موفق به اخذ اجازه جهت حضور در سوریه شد. وی در آنجا وارد تیپ سیدالشهدا(ع) شد و کار خود را با آموزش تخصصی موشک‌های هدایت‌شونده تاو، کورنت و مالیوتکا در رزم زمینی آغاز کرد.

وی همچنین در مقطعی آموزش موشکی نیروهای پاکستانی و افغانستانی واقع در منطقه حلب را به‌عهده داشت که در نهایت ظهر روز 23 دی ماه 1394 در حالی که جهت بازدید از منطقه خان‌طومان به‌همراه جابر زهیری عازم شده بود با گلوله خمپاره تکفیری‌ها مورد هدف قرار گرفت و هردو به درجه شهادت نائل آمدند.

بعد از شهادت این فرمانده عزیز، هنرمندان و فعالان فرهنگی بسیاری از جمله پرویز پرستویی، رخشان بنی‌اعتماد، تهمینه میلانی، خسرو سینایی، حمید فرخ‌نژاد، محسن امیریوسفی، رؤیا تیموریان، مسعود رایگان، انسیه شاه‌حسینی، پریوش نظریه، مهتاب کرامتی، عبدالحسن برزیده، محمد باشه‌آهنگر، حسن پورشیرازی، جواد افشار، مهرداد صدیقیان، کوروش سلیمانی، سید علی صالحی، مالک حدپور سراج و… در پیام‌هایی جداگانه، ضمن ابراز همدردی با خانواده وی، شهادت او را تسلیت گفتند.

پرویز پرستویی درباره این شهید این‌گونه نوشت:

سعید سیاح طاهری از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس که به درجه جانبازی رسید، و پس از اتمام جنگ تمام مدت دست از اعتقاداتش برنداشت و در کنار یاران دیگرش جشنواره دانش‌آموزی دفاع مقدس را راه‌اندازی و 9 دوره جشنواره را در مناطق محروم برگزار کرد و در زمانی که زلزله آذربایجان رخ داد با حضورش در منطقه زلزله‌زده برای 48 هزار کودک آسیب‌دیده روحی جشنواره دانش‌آموزی برگزار کرد و نهایتاً به‌دست داعشیان جانی و بی‌رحم و پست به شهادت رسید و بنده افتخار می‌کنم که در تمام جشنواره‌های دانش‌آموزی در رکابش بودم، روحش شاد! و شهادتش را به خانواده محترمش و یارانش به‌خصوص همرزم و رفیق و همراهش حبیب احمدزاده تسلیت می‌گویم و امیدوارم که ادامه‌دهنده راهش باشیم.

در برشی از کتاب می‌خوانیم:

همه در اتاقی که با نور فانوسی روشن بود، کنار هم غم‌زده نشسته و منتظر بودیم. وضعیت سختی بود، اما کنار هم بودن به ما یادآوری می‌کرد که هنوز زنده‌ایم. هوای بیرون بوی نفت سوخته می‌داد و پر از دوده بود و آرامش، این کلمه قشنگ که چند ماه قبل، نه چند روز قبل در نگاهمان، در حرفهایمان، در زندگی‌مان بود دیگر نبود.

کتاب "به‌شرط عاشقی"؛ روایت زندگی شهید سیاح طاهری از زبان همسر و خانواده است که به‌کوشش رضیه غبیشی در قطع رقعی و در 240 صفحه توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...