ایبنا- کتاب «کارنامه سیاسی - فرهنگی محمدعلی فروغی» نوشته سید بهرام موسوی که نشر عرفان آن را منتشر کرده است، یکی از جدیدترین تحقیقاتی است که درباره این سیاستمدار و اندیشمند معاصر منتشر می‌شود.
 
نوشتن آثاری در بررسی افکار و آثار فروغی در سال‌های اخیر شدت و سرعت زیادی به خود گرفته است و این توجه به خودی خود می‌تواند موضوعی مناسب برای تامل و تحقیق باشد. تمرکز کتاب «کارنامه سیاسی - فرهنگی محمدعلی فروغی» به ویژه در فصول اول بر بررسی کارنامه سیاسی محمدعلی فروغی است. به اعتقاد نویسنده در باب آنچه می‌توان سرنوشت مردان نامی خواند، همواره در تاریخ ایران افراط و تفریط‌های بسیار رفته است. محمدعلی فروغی نیز از این موضوع نمی‌توان مستثنی دانسته شود.
 
موسوی کتاب خود را با پیشگفتاری آغاز کرده است که به چرایی اهمیت فروغی و خاندانش می‌پردازد. او نوشته است: «یکی از خاندان‌های سرشناس و تأثیرگذار حوزه سیاست و فرهنگ در ایران عصر قاجار و پهلوی، خاندان فروغی است. سابه حضور این خانواده در عرصه مسائل سیاسی مطابق آنچه در مقالات فروغی و خاطرات محمود فروغی آمده، به اواخر صفویه برمی‌گردد که یکی از اسلاف این خانواده به نام میرزا ابوتراب در شورای مغان به دعوت نادرشاه برای تصدیق سلطنت او به عنوان نماینده اصفهان حضور داشته است. همچنین محمدمهدی ارباب اصفهانی، پدر محمدحسین فروغی، اندیشمندی نامدار در علم تاریخ، جغرافیا، هیئت، نجوم و مؤلف کتاب «نصف جهان فی تعریف الاصفهان» بوده و در امر تجارت نیز نامی بلند داشته است. بنابراین نیاکان فروغی اول و دوم، عمدتاً اهل تجارت و دانش بوده‌اند و آن‌چنان که در این کتاب آمده، محمدحسین فروغی در عصر ناصری هم به ریاست اداره انطباعات رسید و هم توانست نخستین روزنامه غیردولتی را با عنوان «تربیت» منتشر کند که در تنویر افکار عمومی و وقوع انقلاب مشروطه بی‌تأثیر نبود.»
 
محمدحسین فروغی و فرزندش محمدعلی را باید در زمره روشن‌فکران ایران عصر قاجار و پهلوی به شمار آورد که در شاکله قدرت و حکومت و پیدایی حوادث مرتبط با آن نقشی غیر قابل انکار داشته‌اند. تعدادی دیگر از اعضای این خاندان مانند ابوالحسن فروغی فرزند دیگر محمدحسین فروغی و بعشی از فرزندان محمدعلی فروغی مانند محسن و محمود فروغی نیز تا حدودی در عرصه‌های سیاسی نقش‌آفرینی کرده‌اند؛ گرچه با نیاکان سیاس وادیب خود به هیچ‌وجه قابل قیاس نیستند.

«کارنامه سیاسی - فرهنگی محمدعلی فروغی» نوشته سید بهرام موسوی

 
در برابر نسل اول روشن‌فکران که انقلاب مشروطه را باعث شدند و محمدحسین فروغی متعلق به این نسل می‌باشد، نسل دوم روشن‌فکران که فروغی پسر در زمره برجسته‌ترین آنان به حساب می‌آید، با نوعی دگماتیسم و جزم‌انگاری از یک‌سو برای مبارزه با محدودیت شرعی و خرافه‌های سنتی و از سوی دیگر برای مبارزه با حکام و رؤسای محلی و عشایری که در غیاب نظام متمرکز دولتی به سلیقه و اراده خود، بر امور جاری مسلط بودند، خود را کاملاً تسلیم اقتدار سیاسی ـ نظامی پهلوی کردند و تجدد را از سطح متعالی جهان‌بین نوین و رهیافت نقادانه نسبت به انسان و جهان به سطح تقلید از ظواهر و مظاهر فرهنگ و تمدن غربی تنزل دادند.
 
کتاب در چهار فصل و یک ضمیمه شامل ساختار اجتماعی ایران و زمینه‌های پیدایی جریان روشنفکری در عصر قاجار، کارنامه سیاسی ـ فرهنگی محمدعلی فروغی در این دوران، حیات سیاسی ـ فرهنگی فروغی در دوران پهلوی، فروغی و انتقال قدرت به پهلوی دوم و زندگی سیاسی ادبی محمدحسین فروغی در دوره قاجار تهیه شده است و عمدتا برشی کوتاه از نیمه دوم تاریخ دوران قاجار تا کمی پس از سقوط پهلوی اول را شامل می‌شود.
 
به اعتقاد نویسنده، کتاب حاضر با نکوهش‌های یک سویه و تمجیدهای غلوآمیز در مورد فروغی موافقت ندارد و تلاش دارد تصویر فروغی را آن‌چنان که اسناد واگویه کرده‌اند، در معرض نقادی و داوری قرار دهد.
 
شاید مهم‌ترین نقصیه در ارزیابی کارنامه سیاسی ـ فرهنگی فروغی، عدم توجه جدی به آثار و تألیفات وی باشد. نویسنده این کتاب نیز با ذکر این نکته که بررسی، نقد و تحلیل آثار فروغی دفتری ستبر و جداگانه می‌طلبد از زیر بار این موضوع شانه خالی کرده است. از این جهت می‌توان این اثر را نیز در زمره دیگر آثاری قرار داد که در سال‌های اخیر چندین نمونه‌اش منتشر شده است.

آثار مانند «سیرت فروغی» اثر ناصرالدین پروین که با دیدی انتقادی و حتی گاه توهین‌آمیز به بررسی کارنامه فروغی می‌پردازد. تفاوت عمده این کتاب با اثر پروین اما در دید علمی‌تر و تلاش برای واکاوی جنبه‌هایی کمتر دیده شده از کارنامه فروغی است. از این منظر این اثر را می‌توان کتابی قابل اتکا و گامی رو به جلو در حوزه فروغی‌پژوهی ارزیابی کرد. هر چند که همچنان که موسوی خود نیز گفته است، همچنان جای آثاری که به‌صورت متمرکزتر بر آثار فروغی تکیه کنند و به آنها بپردازد خالی احساس می‌شود. از میان آثاری که تلاش کرده‌اند با رویکردی علمی به کارنامه فرهنگی فروغی بپردازد، اثری که همین امسال مالک شجاعی جشوقانی با نام «سرآغازهای تجددشناسی فلسفی در ایران؛ فروغی و مسئله تجددشناسی» منتشر کرد را می‌توان نام برد.
 
انتشارات عرفان کتاب «کارنامه سیاسی - فرهنگی محمدعلی فروغی» نوشته سید بهرام موسوی را در 349 صفحه، با تیراژ 2000 نسخه و قیمت 54000 تومان در سال 1398 منتشر کرده است. از ویژگی‌های منحصربه‌فرد این کتاب چاپ همزمان آن در ایران و افغانستان است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...