آثار متعددی از دست نوشته‌ها و نسخه‌های ترجمه‌شده نجیب محفوظ توسط دختر این‌ نویسنده به موزه او در قاهره اهدا شدند.

به گزارش مهر به نقل از آسوشیتدپرس، ام کلثوم محفوظ تنها دختر بازمانده از نجیب محفوظ نویسنده سرشناس مصری، ۲۵۷ کتاب از ترجمه‌های مختلف آثار پدرش را به موزه تازه افتتاح شده او در قاهره اهدا کرد.

 دست نوشته‌ها و نسخه‌های ترجمه‌شده نجیب محفوظ

کتاب‌های اهدایی شامل نسخه‌های ترجمه‌شده آثار محفوظ به زبان‌های انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، آلمانی، ایتالیایی، نروژی، فنلاندی، سوئدی، چینی و همچنین یک ورق کاغذ دست‌نوشته هستند که حاوی یک داستان کوتاه از این‌نویسنده است.

بین این‌کتاب‌ها، ترجمه اصلی رمان «بچه‌های محله ما» هم جا دارد که سال ۱۹۷۰ به زبان انگلیسی منتشر شد. همچنین بین آثار مورد اشاره، نسخه‌های دست‌نوشته‌ای هم وجود دارد که مقاله‌ای با عنوان «پیشنهادی برای یک سیستم جدید به منظور خلق احزاب سیاسی» از جمله آنهاست. پالتوی معروف این نویسنده هم به موزه وی اهدا شده است.

وزیر فرهنگ انیس عبدل‌دائم خوشحالی خود را در مورد اضافه‌شدن این اقلام به موزه بیان کرد و گفت: محفوظ همیشه به‌عنوان نمادی در تاریخ خلاقیت جهانی در یادها باقی خواهد ماند. وزیر تاکید کرد که همیشه با خانواده محفوظ هماهنگی‌های نزدیکی داشته تا مطمئن شود که آثار بیشتری از او به موزه اضافه می‌شود.

این‌موزه چهاردهم جولای ۲۰۱۹ دقیقاً ۱۳ سال پس از درگذشت این‌نویسنده خوش‌نام افتتاح شده است.

موزه محمد بک عبدالذهاب در سال ۱۷۷۴ تحت حکمرانی عثمانی ساخته شد و کنار ورودی اصلی مسجد الاظهر واقع شده است. موزه دو طبقه است و شامل جناحی مخصوص مدال‌ها و افتخارات محفوظ و همچنین جناحی برای تعلقات شخصی و اسناد دست‌نوشته او می‌شود. کتاب‌های محفوظ، هم نسخه‌های قدیمی و هم نسخه‌های مدرن، بخش جدای خود را دارند و یک کتابخانه هم حاوی تمام چیزهایی می‌شود که توسط محفوظ نوشته شده است. موزه همچنین یک سینما و یک اتاق سمینار دارد.

دختر محفوظ در زمان افتتاح موزه مدرک دریافت جایزه نوبل پدرش و بسته‌ای که مدال در آن قرار داشت را به آن اهدا کرد. وی خود مدال را نگه داشت و گفت: این مدال هدیه‌ای از طرف پدرم به من بود.

این‌نویسنده و نمایشنامه‌نویس مصری که در سال ۱۹۸۸ برنده جایزه نوبل ادبیات شده بود، دسامبر ۱۹۱۱ در یکی از محلات قاهره به نام جمیلیه به دنیا آمده و سال ۲۰۰۶ پس از یک عمل جراحی در بیمارستان درگذشت.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...