کتاب «اتاق زجر (تصویر و چهره قربانی)» نوشته امیر نصری توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شد.

اتاق زجر (تصویر و چهره قربانی) امیر نصری

به گزارش مهر، این‌کتاب شانزدهمین عنوان از مجموعه «تصویر» و اولین‌ عنوان مجموعه «کولاژ» است که این‌ناشر چاپ می‌کند.

این‌کتاب برای تحلیل تصویر آزرده ۴ زن قربانی اسیدپاشی نوشته شده که تصویر پیشین صورت خود را در دست دارند. نویسنده کتاب با محوریت عکس‌های این‌زنان، به بحث درباره امکان‌های تصویری آن‌ها پرداخته و با اتکا بر این‌که تصاویر مذکور بر چهره و اتفاقاتی متمرکز هستند که برای چهره قربانیان رخ داده، بحث اصلی خود را بر کارکردهای چهره و نسبت آن با پدیدارهای مرتبط نظیر پرتره و ماسک ارائه کرده است.

نسبت چهره با هویت، فردیت، دیگری و بازنمایی درون یا پنجره روح از دیگر موضوعاتی هستند که امیر نصری در کتاب پیش‌رو به آن‌ها پرداخته است. نکته مهم درباره پرداخت نویسنده به تصاویر کتاب، این است که مولف در پی گفتگوی میان تصاویر بوده و هیچ‌کدام را جدا از دیگری محسوب نکرده است.

پیش از شروع متن کتاب، دو جمله از لودویگ ویتگنشتاین و امانوئل لویناس درج شده است: «چهره، روحِ بدن است» و «آن‌چه در دیگری مرا دلواپس و نگران می‌سازد، چهره می‌نامم.»

بخش‌های اصلی این‌کتاب، به‌ترتیب عبارت‌اند از: مدخل، جستار، منابع، نمایه.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

مطابق نظر باختین، این کیفیتِ مبتنی بر دیالوگ در کارناوال خودش را عیان می‌سازد. بنابراین، بدن‌هایی که در کارناوال حاضرند (بدن گروتسک) نیز از این خصلت برخوردارند.
در این چهار تصویر از قربانیان اسیدپاشی، خصلت‌های بدن گروتسک را می‌توان شاهد بود. چهره قربانی به‌گونه‌ای است که ویژگی‌های بیانگرانه بدن را به مخاطب منتقل می‌سازد. تخریب یا تحریف چهره وی ملاک‌های ایده‌آل «چهره» را که مورد پذیرش نظم نمادین است کنار می‌نهد و گویی چهره را به ماسکی دلهره‌برانگیز بدل می‌سازد. این‌چهره شبیه ماسک‌هایی است که در کارناوال هویت اجتماعی شرکت‌کنندگان را پنهان می‌سازند و به آن‌ها هویت دیگری می‌بخشند. در تفسیر معمول، قربانی اسیدپاشی علاوه بر آن که مرزهای چهره‌اش را از دست داده، هویتش نیز با چالش مواجه شده است؛ در حالی‌که اگر در چارچوب دیگری به تفسیر چهره قربانیان اسیدپاشی بپردازیم، شاید چنین تفسیری که فقط با توجه به سطح ظاهری چهره به قضاوت درباره هویت اجتماعی قربانی می‌پردازد، صرفا یک تفسیر ممکن از این رخداد باشد.

این‌کتاب با ۱۵۵ صفحه، شمارگان ۷۰۰ نسخه و قیمت ۲۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...