کتاب «آرش کمانگیر»، نوشته ساقی گازرانی، تلاش دارد تا به این پرسش پاسخ دهد که چرا داستان آرش به عنوان یکی از اساطیر مطرح در شاهنامه نیست؟

به گزارش تسنیم، شاهنامه سند ملی و شناسنامه ایرانیان سال‌ها است که مورد بحث و نظر اهل فن و تحقیق است. حکیم طوس با درآمیختن مؤلفه‌های ملی و میهنی با ارزش‌های دینی توانست اثری بیافریند که مایه رشک هر ایرانی است. ارزش شاهنامه نه تنها از نظر ادبی حائز اهمیت است، بلکه باید آن را اثری دانست که در بزنگاه‌های تاریخی و فراز و فرودهای بسیار که بر این سرزمین گذشته، همواره دست ایرانیان را گرفته و حافظ هویت آنها بوده است.

شاهنامه فردوسی در طول تاریخ بر آثار پس از خود تأثیرات بسیار گذاشت. چه بسیار آثار حماسی که به تقلید از اثر سترگ حکیم طوس خلق شدند. گاه برخی از داستان‌های شاهنامه مایه الهام خلق اثری نو شد، مانند رستم‌نامه‌های متعدد که در طول تاریخ ادبیات فارسی به تقلید از داستان رستم در شاهنامه آفریده شدند.

در طول دهه‌های گذشته اما شاهنامه بیشتر از منظر پژوهشی مورد نظر محققان و کارشناسان بوده است. آثار متعددی در حوزه‌های تصحیح، پژوهش و تحقیق بر شاهنامه طی سال‌های گذشته منتشر شده که هر کدام تلاش داشته‌اند تا شیرینی سروده‌های فردوسی را در حد توان خود به مخاطب بچشانند.

کتاب «آرش کمانگیر»، نوشته ساقی گازرانی، از جمله این آثار است که اخیراً با ترجمه سیما سلطانی منتشر شده است. نویسنده در این کتاب تلاش دارد تا به این پرسش پاسخ دهد که چرا جای داستان آرش در شاهنامه خالی است؟

در معرفی این اثر آمده است: پاسخ نویسنده این کتاب کوچک به این پرسش که چرا داستان آرش کمانگیر در شاهنامه فردوسی نیامده، پاسخی یکسره نو و متفاوت است. اگرچه او نیز چنان که معمول است با متد تاریخی به سراغ تاریخ اشکانیان و گزارش‌های سکه‌شناسی و تاریخ‌های اوایل عصر اسلامی می‌رود، اما آنچه به ویژه این پاسخ را رنگی از هیجان و تمایز می‌بخشد آن است که داستان آرش کمانگیر از نگاه او، قطعه‌ای از پازل بزرگ داستان‌های سنت شاهنامه‌نگاری محسوب می‌شود، سنتی که برای ایرانیان پیش از اسلام به مثابه تاریخی شفاهی و سپس کتبی عمل کرده است.

نویسنده با کندوکاو در روایت‌های گوناگون این داستان، نشان می‌دهد که چگونه اسطوره‌ای کهن، در منازعات قدرت و کشمکش‌های مشروعیت‌یابی و مشروعیت‌زدایی اشکانیان و ساسانیان، و در بستر سنت شاهنامه‌نگاری ایرانی دستخوش تغییر و تحول می‌شود.

کتاب  در 56 صفحه و به قیمت 13 هزار و 800 تومان در دسترس علاقه‌مندان به ادبیات کلاسیک قرار گرفته است.

[این کتاب ترجمه مقاله‌ای با عنوان «Why Was the Story of Arash-i Kamangir Excluded fromthe Shahnameh» است که در فصل‌نامه ایران‌نامگ: سال ۲۹ ، شماره ۲ ، تابستان ۲۰۱۴ در دانشگاه تورنتو منتشر شده‌است.]

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...