دهه شصت ما شاهد کارهای بسیار زیبایی در باب موسیقی ایرانی از جمله فعالیت بزرگانی نظیر استاد محمدرضا لطفی و گروه شیدا و گروه کامکارها و عزیزان دیگری هستیم که در حوزه موسیقی فعالیت می‌كنند. استاد شجریان با گروه شیدا و استاد لطفی کار می‌کردند و معمولا مردم همه منتظر بودند کاست جدیدی از این دو نام بزرگ موسیقی بیرون بیاید و بشنوند. در کنار گروه شیدا، گروه عارف تاسیس شد به سرپرستی پرویز مشکاتیان که آثار مهمی از این گروه ارائه شد. اولا سنتورنوازی استاد مشکاتیان نوع خاصی بود. قبل از ایشان استاد فرامرز پایور و عزیزانی که با آن شیوه می‌نواختند، در این حوزه بودند و فعالیت می‌كردند اما پرویز مشکاتیان یک انقلابی در سنتورنوازی بود و نوای سازش هم تکنیک داشت و هم حس و حالی منحصر به نوازندگی خود او.
آثار استاد شجریان همه خوب و قابل‌اعتنا هستند. مثل شعرهای حافظ که خودش همه آنها را بیت‌الغزل می‌خواند؛ با این حال  بعضی از این كارها نمک خاص خودشان را دارند. کارهایی که آقای شجریان با پرویز مشکاتیان در آن دهه داشتند، یکی کار «ماهور» بود که سه‌تارنوازی استاد مشکاتیان و نی استاد محمد موسوی بود و یكی «بر آستان جانان» که با تنبک استاد فرهنگ‌فر و باز سنتور استاد مشکاتیان همراه بود. در این میان اثر «نوا» به نظر من جایگاه ویژه دارد چون مرکب‌خوانی به نحوی انجام شده که شنونده مدلاسیون‌ها را متوجه نمی‌شود. یعنی آنقدر دقیق و نرم این کار انجام می‌شود که دورگردانی‌ها یا مدلاسیون‌ها کاملا مستتر در خود قطعه یا اثر است و اثر چهارگاه که آن هم باز یک شاهکار است. یا «بیداد» كه در عین اینکه در فرم و آهنگسازی بسیار زیباست یک رویکرد اجتماعی هم داشت که در زمان خودش بسیار از آن استقبال شد.بعضی از کارها هم بود که به صورت غیررسمی بیرون آمد. مثل کار «افشاری». حالا چشم‌مان به اثر جدید «خراسانیات» روشن است که براساس شعر ملک‌الشعرای بهار و آهنگسازی پرویز مشکاتیان است. این اثر در عین اینکه در فرم موسیقی ایرانی کار شده، اشاره به ملودی‌های خراسانی هم دارد. به هرحال خیلی خوشحالیم. چشم‌مان روشن است به اینکه این اثر از دو استاد بزرگ موسیقی ایران که الان شاید نمی‌توانند خودشان مجدد کاری را عرضه کنند، عرضه می‌شود و چشم اهل هنر و موسیقی و اهل دل را روشن می‌کنند.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...