دو کتاب ترجمه و یک دفتر تالیفی تازه‌ترین آثار رضا عابدین‌زاده است که در حوزه شعر منتشر شده است.

به گزارش ایلنا، رضا عابدین‌زاده از جمله شاعران و مترجمانی است که در حوزه آثار داستانی نیز فعالیت دارد، دو دفتر شعر ترجمه با نام‌های «درخت آلو زیر پنجره» و «آن صورت دردمند» به‌همراه دفتری از شعرهای سپیدش با نام «ماه می‌تابد بر تمام بوسه‌ها» توسط انتشارات آرادمان انتشار یافته است.

آن صورت دردمند درخت آلو زیر پنجره ماه می‌تابد بر تمام بوسه‌ها

«آن صورت دردمند» عنوان گزیده‌ای از هایکوذن‌های سانتو کاتاندا [Santoka Taneda] است که به‌همراه شناخت‌نامه‌ای از این شاعر مطرح جهانی، به‌همراه یادداشت کوتاهی از او، در 76 صفحه انتشار یافته است»

در مقدمه‌ این کتاب که در 500 نسخه به‌بهای 16هزار تومان انتشار یافته، آمده است: «از منظر ادبی، شعرهای سانتوکا در کل به خاطر سادگیشان مورد تحسین‌اند که بیانگر جنبش جدید هایکوست. اما این به تنهایی دلیل محبوبیت بالای او را برای انواع مردم، نه فقط شاعران و محققین، بیان نمی‌کند. مهم‌تر از ویژگی‌های ادبی، کیفیت ذن گونه‌ی شعرهای اوست. سادگی، خلوت گزینی و ناپایداری که در فضای مدرن در هایکوهای او بیان می‌شوند. شعرهایش زنده‌اند و تا عمق جان نفوذ می‌کنند. تفاوتی میان شعر و شاعر نیست، بین زندگی و احساس...»

از شعرهای این مجموعه است:
«پاهایم را می‌کشم
هنوز مقداری روشنایی روز باقی‌ست»

«درخت آلو زیر پنجره» هم عنوان گزیده‌ای از شعر چین در دوره تانگ است. این کتاب که در 500 نسخه و 111 صفحه، به‌بهای 23هزار تومان انتشار یافته و به استاد قاسم صنعوی – مترجم سرشناس – تقدیم شده است. در این کتاب که به‌همراه طراحی تصویری از هر شاعر منتشر شده، به‌جای مقدمه، یکی از شعرها آمده است:
«در کوهستان سپید
به دوفوی شاعر برخوردم
در آن آفتاب داغ
کلاهی حصیری بر سر داشت
پس چرا این قدر تکیده و لاغر شده‌ای دوفو؟
شعر با تو چه کرده برادر؟»

اما «ماه می‌تابد بر تمام بوسه‌ها» عنوان دفتر شعری از رضا عابدین‌زاده است که در قالب آزاد شروده شده است.

این کتاب نیز با شمارگان 500 نسخه، در 200صفحه و به‌بهای 20هزار تومان انتشار یافته است.

عابدین‌زاده که انتشارات آرادمان همزمان با این آثار، ترجمه رمان «ماجرای دندونام» (اثر تحسین‌شده والریا لوییزلی) و پیش‌تر هم مجموعه هایکوهای غیرژاپنی را با نام «یک داوودی سفید، فقط یکی» و همچنین رمان «هرگز نیفت» (نوشته‌ی پاتریشیا مک‌کورمیک) را از او منتشر کرده، در تازه‌ترین دفتر شعر خود، در شعری با عنوان "فراموشی" آورده است:

وسایلمان را جمع کردیم
و از آن خانه رفتیم
من اما مدام فکر می‌کنم
چیزی را در طبقه‌ی بالا جا گذاشته‌ام
درست آنجا که عصرها تو را تماشا می‌کردم.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...