روزنامه گاردین فهرستی از صد اثر داستانی برتر جهان ارائه کرده است که در آن آثاری از ادبیات ایران نیز دیده می‌شود. 

 فهرست  صدتایی گاردین
  
این لیست به ترتیب حرف الفبای نام نویسنده اثر تنظیم شده است. گاردین «دن کیشوت» نوشته «سروانتس» را به‌عنوان اولین اثر داستانی تاریخ ادبیات جهان شناخته است اما رتبه‌بندی‌ای در ذکر بقیه این آثار لحاظ نکرده است.

در این لیست «بوستان و گلستان» شیخ سعدی و «هزار و یک شب» بعنوان بهترین آثار ادبی ایران و «مثنوی» مولانا نیز بعنوان بهترین اثر ادبی کشور افغانستان! معرفی شده است. گاردین در این لیست از هر نویسنده تنها یک اثر معرفی کرده است اما برای بعضی‌ از نویسندگان بزرگ دنیا استثنا قائل شده و چند اثر آن‌ها را در این لیست صدتایی ذکر کرده است.

برای نمونه، «جنایت و مکافات»، «ابله» و «برادران کارامازوف» که همگی نوشته «فیودور داستایوسکی هستند در این لیست دیده می‌شوند. «مادام بوواری» و «تربیت احساسات» نوشته گوستاو فلوبر فرانسوی نیز از این نمونه است. از دیگر کتاب‌های لیست بهترین آثار داستانی برتر جهان به روایت گاردین می‌توان به «غرور و تعصب» نوشته جین آستین، مجموعه داستان‌های «خورخه لوئیس بورخس»، «بلند‌ی‌های بادگیر» نوشته امیلی برونته، داستان‌های منتخب «آنتوان چخوف»، «ژاک قضا و قدری و اربابش» نوشته «دنی دیدرو»، «خشم و هیاهو» نوشته ویلیام فاکنر، «صد سال تنهایی» نوشته «گابریل گارسیا مارکز»، «طبل حلبی» نوشته گونتر گراس، «پیرمرد و دریا» نوشته «ارنست همینگوی»، «اولیس» نوشته «جیمز جویس»، «محاکمه» نوشته فرانتس کافکا، «دفترچه طلایی» نوشته «دوریس لسینگ»، «بودنبروک‌ها» و «کوه جادو» نوشته توماس مان و در جستجوی زمان از دست رفته نوشته مارسل پروست اشاره کرد.

نجیب محفوظ، مونتنی، تونی موریسون، موراساکی، جورج اورول، ناباکوف، اوید، پسوسا، ادگار آلن پو، خوان رولفو، ژوزه ساراماگو، ویلیام شکسپیر، استاندال، لئو تولستوی و ویرجینیا وولف از دیگر نویسندگان این لیست صدتایی است.

لیست صد اثر برتر ادبیات داستانی گاردین تفاوت‌هایی با لیست‌های مشابه روزنامه‌ها و مراکز فرهنگی دیگر جهان دارد. برای مثال نام هیچ اثری از «اسکات فیتزجرالد» در این لیست قرار ندارد در حالی که «گتسبی بزرگ» و «لطیف است شب» این نویسنده در لیست صد اثر برتر بیشتر رسانه‌های دنیا دیده می‌شود.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...