رمان «قلمرو رؤیایی سپید» [Yukiguni یا snow country] نوشته یاسوناری کاواباتا [Kawabata, Yasunari] با ترجمه مجتبی اشرافی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

قلمرو رویایی سفید [Yukiguni یا snow country] یاسوناری کاواباتا [Kawabata, Yasunari]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب صدونودوپنجمین عنوان «ادبیات جهان» و صدوشصت‌وهفتمین «رمان»ی است که ققنوس چاپ می‌کند.

کتاب موردنظر، پیش‌تر در سال ۱۳۶۳ در قالب یکی از داستان‌های کتاب «آوای کوهستان و سرزمین برف و هزار درنا» توسط انتشارات رضا چاپ شده است.

یاسوناری کاواباتا نویسنده این‌کتاب، یکی از بزرگ‌ترین داستان‌نویسان ژاپن است. او اولین نویسنده ژاپنی است که برنده جایزه نوبل شد. او در سال ۱۹۶۸ برنده این‌جایزه شد و ۳ رمان «قلمرو رؤیایی سپید»، «آوای کوهستان» و «هزار درنا» از مهم‌ترین آثارش هستند که تاثیر زیادی در نوبل‌گرفتنش داشتند. ویژگی اصلی قلم این‌نویسنده، ترسیم آداب و رسوم و فرهنگ قدیمی ژاپن است. او متولد سال ۱۸۹۹ و درگذشته به سال ۱۹۷۲ است.

بین ۳ رمان نامبرده، «قلمرو رؤیایی سپید» تاثیر بیشتری در شهرت کاواباتا داشته است. این‌رمان در ۲ فصل نوشته شده است.

در داستان این‌کتاب، قطاری در حال حرکت از تونلی طولانی وارد یک قلمرو رویایی می‌شود که با برف سفید شده و تصاویر زیبایی از طبیعت ژاپن را پیش روی مخاطب می‌گذارد...

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

اولین چیزی که به محض خروج از قطار نگاه شیمامورا را به خودش جلب کرده بود زمینه سپید نقره‌ای دامنه‌ها بود که همچون فرش درخشانی به هر سو کشیده شده بود. بر فراز تمامی کوه‌ها، کایای نقره‌ای را در آفتاب گسترده دید، انگار که آفتاب پاییزی را روی کوه‌ها پاشیده بودند. وقتی شیمامورا از فاصله‌ای دور به آن‌ها نگاه می‌کرد، انگار چیزی درون او نجوا می‌کرد: «آه، من این‌جا هستم.»
اما ساقه‌های بلندی که اکنون در این‌جا می‌دید ظاهرا به طور کلی با آنچه در طبیعت تا آن اندازه توجهش را جلب کرده بود متفاوت بودند. دسته‌های بزرگ علف زنانی را که حملشان می‌کردند از نظر می‌پوشاندند، و روی سنگ‌های دو طرف کوره‌راه خش‌خش می‌کردند. و باریکه‌علف‌هاشان بلند و قوی بودند.
زیر نور ضعیف اتاق رختکن، شیمامورا در حاشیه قاب لاکی سیاه‌رنگ جالباسی بید بزرگی را در حال تخم‌گذاری دید. بیدها خودشان را به فانوس آویخته از پیش‌آمدگی لبه سقف‌ها می‌زدند.
صدای وزوز مداوم و یکنواخت حشرات پاییزی شنیده می‌شد، که حتی تا قبل از فرارسیدن تاریکی هم فضا را پر می‌کرد.

این‌کتاب با ۱۵۷ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۱۹ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...