عزیز نسین

31 خرداد 1399

عزیز-نسین

به مدرسه‌ی نظام وارد شد، از آکادمی جنگ درجه‌ی افسری گرفت... ارتش را ترک کرد و به هیئت نویسندگان مجله‌ی معروف یدیگون Yedigun پیوست... به زندان افتاد و بیش از پنج سال از عالم مطبوعات دور ماند... مجله‌ی مارکوپاشا Marko Pasha را تأسیس کرد که به هجویات سیاسی اختصاص یافت و به سبب همین هجویات بود که بار دیگر به زندان افتاد... دو سال پیاپی (1956 و 1957) برنده‌ی جایزه‌ی نخل طلای مسابقه‌ی طنزنویسان جهان در ایتالیا شد

عزیز نسین Aziz Nesin نام مستعار، (نام واقعی، محمد نصرت نسین Mehmet Nusret Nesin) داستان‌نویس ترک (1915-1995 ). عزیز نسین در استانبول زاده شد و تحصیلات ابتدایی را در این شهر انجام داد، پس از آن به مدرسه‌ی نظام وارد شد، از آکادمی جنگ به دریافت دیپلم نایل آمد و در 1939 چون پدرش درجه‌ی افسری یافت. چندی نگذشت که ارتش را ترک کرد و به هیئت نویسندگان مجله‌ی معروف یدیگون Yedigun پیوست. در 1946 به مناسبت نوشته‌هایش به زندان افتاد و بیش از پنج سال از عالم مطبوعات دور ماند. پس از رهایی از زندان چندی به کتابفروشی پرداخت و کارگاه عکاسی دایر کرد و بار دیگر به نویسندگی روی آورد. عزیز نسین کار نویسندگی را از زمان تحصیل در مدرسه‌ی نظام آغاز کرده بود. داستان‌های خود را ابتدا در مجله‌ی «یدیگون» انتشار داد و پس از آن در مجله‌ی «ملت» که در آنکارا منتشر می‌شد و مجله‌ی ینی‌آدم Yeni Adam، نام مستعار عزیز نسین را نیز از زمان سربازی انتخاب کرده بود که بعدها همچنان در نوشته‌هایش به‌کار برد. وی علاوه بر نشر داستان و مقاله در روزنامه‌ی تان Tan به نوشتن داستان‌های فکاهی دست زد و بعدها با همکاری دوستش، صباح‌الدین علی مجله‌ی مارکوپاشا Marko Pasha را تأسیس کرد که به هجویات سیاسی اختصاص یافت و به سبب همین هجویات بود که بار دیگر به زندان افتاد.

عزیز نسین

پس از آزادی، عزیز نسین داستان‌نویسی را از سر گرفت و این‌بار در مجله‌ی فکاهی آق‌بابا Akbaba. در ضمن به چاپ مجموعه داستان‌های خود پرداخت. عزیز نسین در زمان حاضر مهم‌ترین طنز‌نویس ترک به‌شمار می‌آید. وی دو سال پیاپی (1956 و 1957) جایزه‌ی نخل طلا را در مسابقه‌ی طنزنویسان جهانی که سالانه در ایتالیا برگزار می‌شود به‌دست آورد و در این رشته مقام اول را در جهان کسب کرد و ناگهان به شهرت رسید. پس از آن کتاب‌ها و داستان‌هایش به بیشتر زبان‌ها ترجمه شده و نزدیک به چهل اثر از او چندین بار به چاپ رسیده که مجموعاً به صدها هزار نسخه بالغ گشته است- توفیقی که در ادبیات ترکیه نصیب هیچ‌یک از نویسندگان نشده است. نوشته‌های طنز‌آمیز عزیزنسین چه در رمان، چه در داستان‌های کوتاه، بر زمینه‌ای نامحدود قرار گرفته که موجب تنوع شگفت‌انگیز در عرضه‌ی مسائل اجتماعی و معرفی اشخاص گوناگون داستانی گشته است.

بیان نویسنده نیز آن‌چنان است که نزد عامه‌ی مردم خواننده‌ی فراوان به‌دست آورده. علاوه بر این‌ها عزیز نسین هرگز در زبان داستان و شیوه‌ی بیان و توصیف زندگی طبقه‌های مختلف اجتماع سهل‌انگاری روا نمی‌دارد، اما در وصف که بیشتر شامل دهقانانی است که به زندگی شهرهای بزرگ کشیده شده‌اند، به طور عمیق وارد نمی‌شود و در ترسیم موضوع و تصویر اشخاص داستان پیوسته به ظواهر اکتفا می‌کند و این از خصوصیت‌های نویسندگی اوست، زیرا هدف او تجزیه و تحلیل عمیق خلق و خوی قهرمانان داستان نیست، بلکه بیرون‌کشیدن طنزی سرگرم‌کننده از این خلق و خوی است همراه با انتقادی شدید از وضع اجتماعی. با این‌همه در موضوع‌های برگزیده‌ی او صفات ویژه‌ای وجود دارد که داستان‌هایش را از برجستگی خاص برخوردار می‌سازد، جز آنها که واقعاً از نظر ارزش ادبی نیز مقامی والا دارد. از مهم‌ترین مجموعه داستان‌های عزیز نسین: دم سگ، دیوانه‌ای در پشت‌بام، صندلی زوبوک Zubuk و از معروف‌ترین نمایشنامه‌هایش یاغی توروس، چیچو و کاری کن مست است.

عزیز نسین درآمد سرشار خود از راه نویسندگی را وقف «بنیاد نسین» کرده که به فراهم‌آوردن وسیله‌ی زندگی و تحصیل کودکان بی‌سرپرست اختصاص یافته است.

[عزیز نسین دو بار ازدواج کرد. ازدواج اولش با ودیعه خانم بود که موجب تولد ۲ فرزند با نام‌های اویا و آتش شد. همسر اول نسین، وقتی او در زندان بود، طلاق گرفت. عزیز نسین پس از آزادی از زندان، با مرال چلن ازدواج کرد که حاصل این‌وصلت‌ ۲ پسر با نام‌های علی و احمد بودند. عزیز نسین و مرال چلن طی ۲۵ سال، ۲ بار از هم جدا شدند. اخیرا نامه‌های عزیز نسین و مرال چلن به یکدیگر ترجمه و منتشر شده‌اند.
عزیز نسین در ششم جولای 1995 درگذشت.]

زهرا خانلری، فرهنگ ادبیات جهان، خوارزمی

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...