کتاب‌های «پائیز در قطار»، «مرادو»، «اندکی سایه»، «گل انارها را باد می‌برد»، «بار باران»، «شطرنج با ماشین قیامت»، «سه دختر گل‌فروش»، «خاک من کجاست» و «شراره‌های آفتاب» به عنوان برگزیدگان ششمین دوره کتاب سال شهید حبیب غنی‌پور معرفی شدند.   
 
در مراسم اختتامیه ششمین دوره کتاب سال شهید حبیب غنی‌پور که با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مسجد جواد‌الائمه تهران برگزار شد، کتاب‌های «پائیز در قطار»/محمدکاظم مزینانی، «مرادو»/ محمدعلی آزادیخواه، «اندکی سایه»/
احمد بیگدلی، «گل انارها را باد می‌برد»/هادی حکیمیان، «بار باران»/سعید تشکری، «شطرنج با ماشین قیامت»/حبیب احمد‌زاده، «سه دختر گل‌فروش»/مجید قیصری، «خاک من کجاست» و «شراره‌های آفتاب»/جلیل امجدی در سه بخش «داستان و رمان نوجوان»، «داستان و رمان بزرگسال با موضوع آزاد» و «داستان و رمان دفاع مقدس» به عنوان آثار برگزیده در ششمین دوره کتاب سال شهید حبیب غنی‌پور معرفی شدند.

داوران این دوره در بیانیه‌‌ای آورده‌اند: «ادبیات داستانی نوجوان و بزرگسال هم‌چون پنج دوره گذشته، امسال هم موضوع اصلی داوری این جشنواره بود. با این تفاوت که در این دوره ، ادبیات داستانی بزرگسال نیز همچون ادبیات داستانی دفاع مقدس و زندگی‌نامه‌های داستانی داوری شدند. در ادبیات نوجوانان نزول کمیت و کیفیت آثار چشم‌گیر بود. البته این ضعف مربوط به امسال نیست، روند مخربی است که از اوایل دهه هفتاد شروع شده و تا به امروز ادامه داشته است.»

در ادامه این بیانیه که به آثار برگزیده در بخش نوجوان اشاره دارد، بیان شده است: « بخش ادبیات داستانی نوجوان داوران بعد از بررسی 43 اثر، از میان کتاب‌های راه یافته به مرحله نهایی به ترتیب «پائیز در قطار» نوشته محمدکاظم مزینانی، «مرادو» نوشته محمدعلی آزادیخواه و «کاش یکی قصه‌اش را می‌گفت» حایز رتبه‌های اول و دوم شدند.

در این بخش که اثری به عنوان رتبه سوم انتخاب نشد، به دلیل سال‌ها فعالیت و تلاش در عرصه ادبیات نوجوان از محمدرضا یوسفی تقدیر شد. همچنین داوران؛ کتاب‌های «کاش یکی قصه‌اش را می‌گفت» نوشته شکوه قاسم‌نیا و «خانم کوچیک» نوشته سهیلا علوی‌زاده را به عنوان آثار تشویقی معرفی کردند.
هیات داروان بخش ادبیات داستانی بزرگسال با موضوع آزاد هم با انتقاد از تلخ‌اندیشی و سیاه‌انگاری‌های عنوان شده در داستان‌های منتشر شده در سال 1384 تاکید کرده‌اند :«اگرچه توجه به موضوعات و مضامین ارزشی، از سوی نویسندگان قابل تقدیر است، اما گونه‌ای تلخ‌اندیشی و سیاه‌انگاری در فضای داستان‌ها قابل انتقاد است؛ بایسته است که همراه با حفظ نگاه ارزشی، با دیدگاهی ژرف‌تر به لایه‌های تودرتوی زندگی نظر افکنده شود و شور و شر نهفته در متن به تصویر کشده شود.» به گزارش فارس، در این بخش داورن کتاب‌های «اندکی سایه» نوشته
احمد بیگدلی، «گل انارها را باد می‌برد» تالیف هادی حکیمیان و «بار باران» نوشته سعید تشکری را به ترتیب به عنوان کتاب‌های اول تا سوم سال معرفی کردند.

در بیانیه هیات داوران بخش «داستان و رمان دفاع مقدس» تاکید شده است: «کتاب‌های منتشر شده در این حوزه، به ویژه در قالب زندگی‌نامه‌‌نویسی از تنوع موضوعی و رشد کمی مناسبی برخوردار بوده‌اند، اما از تنوع مضمونی و رشد کیفی مناسبی برخوردار نیستند. ضعف و نارسایی‌های زبانی، عدم بهره‌برداری از ظرفیت‌های زبان فارسی، کمبود عناصر خیال‌آفرین و استعاری، بهره نبردن از شیوه‌ها و شگردهای گوناگون داستان‌نویسی، تهی بودن متون از قصه‌وارگی،‌ بزرگ‌نمایی افراطی و مثبت اندیشی‌های شعاری و غیر منطقی از نقاط ضعف کتاب‌های داوری شده در این بخش هستند.»

داوران بخش دفاع مقدس، با این حال کتاب «شطرنج با ماشین قیامت» نوشته حبیب احمد‌زاده را شایسته دریافت جایزه نخست اعلام کردند و کتاب‌های «سه دختر گل فروش» تالیف مجید قیصری و «شراره‌های آفتاب» نوشته جلیل امجدی را به عنوان آثار تشویقی در نظر گرفتند. 

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...