به گزارش کتاب نیوز، به نقل از هنر آنلاین، کتاب «سپید از گل‌ها چهره‌ها در باران» نوشته قاسم آهنین‌جان به‌تازگی از سوی انتشارات افراز منتشر شده است.

سپید از گلها چهره ها در باران یا خاطرات قاسم آهنین‌جان

قاسم آهنین‌جان شاعر، با این توضیح که تا پیش از انتشار کتاب «سپید از گل‌ها چهره‌ها در باران» تجربه‌ای در نثر به غیر از نوشته‌های پراکنده مناسبتی نداشتم به هنرآنلاین گفت: هر چه تاکنون نوشتم و نشر یافته شعر است. به همین دلیل این کتاب را پیش از انتشار ابراهیم گلستان و محمود دولت‌آبادی خوانده‌اند و هر دو معتقد بودند کاری که در نثر باید انجام می‌شد را انجام داده‌ام.

او با بیان این‌که کتاب درباره 10 نفر است که هیچ‌ کدام در قید حیات نیستند، افزود: بیژن الهی، نصرت رحمانی، محمدعلی سپانلو، قاسم هاشمی‌نژاد، منوچهر آتشی، هوشنگ بادیه‎نشین، بیژن جلالی، احمد محمود، شاپور بنیاد و محمود شجاعی اشخاصی هستند که به آن‌ها در این اثر پرداختم. به غیر از هوشنگ بادیه‌نشین با همه در یک مقطع سنی دوست بودم و معاشرت داشتم. خاطرات و تجربیات بسیار خوبی را پشت سر گذراندم. وقتی از اهواز می‌آمدم و میهمان این افراد بودم در مدت دیدار مسایلی پیش می‌آمد که نمی‌خواستم فقط در ذهن خودم باشد پس تصمیم گرفتم این خاطرات را روی کاغذ بیاورم. چون دست آن‌ها از دنیا کوتاه است و نمی‌خواستم یک نفره به قاضی بروم آمدم درباره هر کدام از این اشخاص با چند صاحب‌نظر ادبی و هنری گفت‌وگو کردم که به لحاظ ساختاری نکته مهم کتاب محسوب می‌شود. آن‌ها با این 10 نفر دوستی داشتند و به قول معروف بر آثارشان اشراف و شناخت دارند.

آهنین‌جان که با چهل شخص هم‌چون یدالله رویایی، مسعود کیمیایی، آیدین آغداشلو، هوشنگ چالنگی، ابراهیم گلستان، عبدالعلی دستغیب، ضیا موحد، بهاالدین خرمشاهی، ناصر تقوایی، مفتون امینی، ابوتراب خسروی، هوشنگ آزادی‌ور، احمدرضا احمدی و سیدعلی صالحی در کتاب سپید از گل‌ها چهره‌ها در بارا" گفت‌وگو داشته، ادامه داد: ارائه کردن نظرات این افراد بسیار دشوار بود چون باید هر سخن در جای خودش قرار می‌گرفت. آن‌ها دیدگاه‌های مختلف با نظرات تاثیرگذاری داشتند که باید این خرد روایت‌ها مونتاژ می‌شد و پیوندی بین این نظرات بوجود می‌آمد. برای نگارش کتاب به هیچ مرجع مکتوبی رجوع نکردم. هر نقل قولی بوده دقیقا همان گفته شده است. اما نظراتی هم عنوان شد که ارائه کردن برخی ضرورت نداشت به همین دلیل از تکنیک مونتاژ در سینما استفاده کردم.

این شاعر کتاب «سپید از گل‌ها چهره‌ها در باران» را تنها اثرش دانست که او را اذیت کرده، درباره چرایی آن گفت: سکانس نهایی پرداختن به این 10 نفر به درگذشت آن‌ها ختم شده. آن تصویر گرفتن مرگ هم در کتاب به این شکل نبوده که فقط به تاریخ مرگ بسنده شود بلکه به چگونگی سیر مرگ تا لحظه خاک‌سپاری پرداختم. نکته بسیار دردآور دیگر این بود که اکثر قریب به اتفاق آن‌ها به ضرس‌قاطع به غیر از نصرت رحمانی و احمد محمود در تنهایی از دنیا رفتند و خط مشترک در زندگی این افراد بود.

او که این کتاب را در سه بخش خاطرات، گفت‌وگوی دیگران درباره این اشخاص و مروری بر زندگی آن‌ها نوشته است، افزود: این خاطرات به شناخت زندگی آن‌ها کمک می‌کند و البته فقط خاطرات صرف نیست بلکه بار فرهنگی دارد و خود شاعر و پیکره روحی آن‌ها به نمایش گذاشته می‌شود. مثلا گوشه‌هایی از زندگی احمد محمود ارائه شده که در هیچ جا نیامده است. بدون هیچ داوری خوب و بد می‌توانیم بگویم تجربه‌ای است که تاکنون در ادبیات ما انجام نشده است. نگارش و تدوین این کتاب هفت سال طول کشید و اجرای آن بسیار دشوار بود.

آهنین‌جان هم‌چنین از مجوز گرفتن مجموعه شعر کتاب "مینیاتورهای سیاه تنهایی" خبر داد و توضیح داد: این اثر که اواخر شهریور ماه از سوی انتشارات افراز منتشر خواهد شد قرار بود فروردین ماه نشر یابد که به دلیل شیوع ویروس کرونا به تعویق افتاد. کتاب دربرگیرنده حدود 200 قطعه شعر با فضاهای روحی و مولفه‌های شخصی، سبک و سیاق اشعار دیگرم است. شعر تغییر می‌کند ولی چشم من که تغییر نمی‌کند. اشعارم حاصل 50 سال تلاش، ممارست و مواجه شدن با هنر و ادبیات است و معتقدم شعر بیش از هر چیز به یک بستر هنری نیاز دارد.

"ذکر خواب‌‌های بلوط"، "شاعر مرگ خویش می‌‌داند"، "خون و اشراق بر ارغوان جوشن‌‌ها"، "بخت تاریک در آفاق بنفشه و پروانه"، "گلی برای غریبان تا همیشه"، "لمعات خون" و"کودکی‌‌ها در شب سقاخانه" عناوین برخی آثار نشر یافته اوست.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...