چرا باید «مقتل أبو‌مخنف» را بخوانیم؟ | الف


حادثه كربلا به‌عنوان مهم‌ترین و اثرگذارترین حادثه تاریخ اسلام، بی‌تردید دردناک‌ترین و غمبارترین مصیبت تاریخ بشر نیز هست. انسان‌ها در طول تاریخ برای هیچ درد و اندوهی این اندازه اشك نریخته‌اند و خبر هیچ فاجعه‌ای این‌گونه گسترده و پراكنده نشده است. به‌طور طبیعی فاجعه عاشورا برای ما اهمیت دوچندان پیدا می‌کند، چرا كه اگر حتى دلبستگی عاطفی هم به خاندان پیامبر نداشته باشیم و خود را در این مصیبت عزادار ندانیم، به دلیل حضور پررنگ این موضوع در ابعاد گوناگون فرهنگی، اجتماعی و حتى سیاسی زندگی‌مان نمی‌توانیم خود را از متن و حواشی آن دور ببینم.

مقتل ابو‌مخنف حجت الله جودکی

حیثیت‌ها و ابعاد گوناگونی را می‌توان برای حادثه كربلا برشمرد و در این میان یكی از مهم‌ترین جنبه‌های موضوع، روایت تاریخی حادثه است كه همواره با اختلافات و چالش‌های جدی همراه بوده و یكی از گلایه‌های همیشگی نخبگان و فرزانگان در این زمینه، حجم فراوان خرافات و اغراق‌ها و خطاهای تاریخی است كه در نوحه‌خوانی‌ها و اشعار و عزاداری‌ها به چشم می‌خورد.

این پیرایه‌ها در طی صدها سال به مرور بر گرداگرد متن اصلی واقعه شكل گرفته‌اند و عوامل گوناگون از تعلق عاطفی مردم تا سوءاستفاده بعضی خواص و انگیزه‌هایی اجتماعی، اقتصادی و حتى گاه سیاسی آن‌ها را تقویت كرده است.

برای پرهیز از این آفت چاره‌ای جز تكیه بر متون معتبر تاریخی و كنكاش علمی و جستجوی دقیق در منابع مكتوب و مستند نداریم.

کتاب‌هایی كه تاریخ كشتگان حوادث تاریخی را نقل کرده‌اند و اصطلاحاً «مقتل» نام دارند فراوانند و مطمئن‌ترین مقتل‌ها آن‌ها هستند كه قدیم‌تر و به زمان حادثه نزدیک‌تر باشند. در میان مقاتل مشهور، قدیم‌ترین نسخه اثری است از أبومخنف، تاریخ‌نویس كوفی قرن دوم هجری كه كمترین فاصله را با زمان حادثه دارد و نخستین متن مكتوب درباره شهادت امام حسین و یاران ایشان به‌حساب می‌آید.

این متن تاریخی البته بعدها دچار آسیب‌هایی شده و در طول تاریخ اضافات و الحاقاتی پیدا كرده و متأسفانه نسخه اصلی آن به دست ما نرسیده است، ولی خوشبختانه مورخان نسل بعد از او از متن كتاب او در آثار خود استفاده کرده‌اند و از همین طریق می‌شود با جستجو در آثاری چون مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی یا ارشاد شیخ مفید تا اندازه‌ای به متن او رسید.یكی از مهم‌ترین منابع قابل‌اتکای تاریخی در این زمینه كتاب تاریخ طبری است كه بخش‌هایی از كتاب أبومخنف را نقل كرده است.

دكتر حجت‌الله جودكی كه استاد تاریخ و متخصص در مقاتل كربلا هستند همتی ستودنی کرده‌اند و روایات مختلف طبری از مقتل ابو‌مخنف را بر اساس ترتیب زمانی و با پیرایش كامل از حشو و زوائد مختلف تنظیم کرده‌اند و تحقیق كامل و بررسی دقیقی بر روی آن انجام داده‌اند.

اكنون می‌توان گفت كه این كتاب همان مقتل أبومخنف است -گرچه شاید همه آن نباشد- و نسخه‌ای به‌عنوان مقتل معیار برای سنجش و شناخت و مقایسه حوادث كربلا حاصل شده است.

گرچه پیش‌تر متن فارسی این كتاب به چاپ رسیده بود، اما اینك متن عربی و ترجمه فارسی با هم در قالب یك كتاب همراه با مقدمه‌ای به قلم دكتر محمدمهدی جعفری و پیشگفتاری در شرح سیر تحول مقاتل كربلا منتشر شده است و می‌توان ادعا كرد كه مطمئن‌ترین متن تاریخی از حادثه كربلا را به خواننده ارائه می‌کند. شاید البته مخاطبانی كه به شنیدن نقل‌های غلط رایج یا خواندن مطالبی دور از دقت‌های علمی و تاریخی عادت دارند، با مطالعه این كتاب غافلگیر شوند و قدری تعجب كنند.

مقتل ابو‌مخنف حجت الله جودکی

در این كتاب كه ما را از طریق تاریخ طبری به روایت ابومخنف از حادثه كربلا می‌رساند، خبری از برخی مسائل بعضاً مشهور نیست، حجم برخی امور هم با آنچه تصور می‌کنیم تفاوت دارد، تعداد کشته‌های سپاه دشمن نه چند صد هزار نفر، بلكه هشتاد و هشت نفر است و اثری از چند نكته بسیار مشهور روضه‌خوانی‌ها دیده نمی‌شود و در نتیجه خواننده با چیزهایی روبروست كه شاید انتظار نداشته باشد.

نخستین اثر یك متن تاریخی بر مخاطب، انتقال حس اصالت و كهنگی آن است كه از واقعیت محض نشأت می‌گیرد و می‌تواند تا اندازه‌ای ما را از هزارتوهای پررنگ و لعاب سده‌های اخیر بگذراند و تا آنجا كه می‌شود ما را به گذشته برگرداند.

با خواندن این مقتل معتبر و متن كهن تاریخی، نزدیک‌تر از هر زمان دیگر به مرور حوادث و جوانب مختلف فاجعه عاشورا می‌نشینیم و از آغاز خلافت یزید و حركت سیدالشهدا به‌سوی مكه تا حركت كاروان اسیران را تماشا می‌کنیم. وقتی گرد و غبارهای سهوها و خطاهای تاریخی فروبنشیند، بهتر و مطمئن‌تر از گذشته می‌توانیم به حادثه بنگریم و نزدیك شویم، آن‌قدر نزدیك و شفاف كه تاکنون كسی به حادثه كربلا نظر نكرده است.

محقق ارجمند مخاطب این كتاب را كسانی می‌داند كه: «با پیروی از قرآن، معرفت علمی را ترجیح می‌دهند و به خرافات موجود كه متأسفانه با مهر تأیید برخی از بزرگان دین جاودانه شده‌اند وقعی نمی‌نهند و حقیقت را فدای مصلحت‌های زودگذر و نامعقول نمی‌کنند.»

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...