هیئت مدیره انجمن قلم ایران عصر دیروز (چهارشنبه 26/10/86) با حضور دکتر علی اکبر ولایتی و تمام اعضاء - به جز امیرحسین فردی - تشکیل جلسه داد و با حسن نظر ریاست انجمن تصمیم بر بازگشایی مجدد کتابفروشی گرفت.

علی اکبر ولایتی رئیس انجمن قلم ایران درباره تصمیم انجمن درباره اقدامات یکی از اعضا مبنی بر به تعطیلی کشاندن کتابفروشی انجمن قلم ایران به خبرنگار مهر گفت: در جلسه عصر امروز هیئت مدیره، تصمیم بر این شد که فعلاً کتابفروشی باز شود و بعداً به بحث درباره موارد دیگر هم پرداخته خواهد شد.

این در حالی است که محمدرضا سرشار نایب رئیس انجمن قلم به هنگام خروج از جلسه امروز هیئت مدیره انجمن، بازگشایی کتابفروشی انجمن قلم را امری موقتی عنوان کرد و گفت: فعلاً قرار شد کتابفروشی باز شود و مسئول کتابفروشی دو هفته به کار خود ادامه بدهد تا قراردادهای مورد اشاره در این مدت به بحث و بررسی مجدد گذاشته شود.

امین چیذری مسئول کتابفروشی انجمن هم که در جلسه هیئت مدیره حضور داشت، از رفع اتهام از مسئولان این کتابفروشی در جلسه امروز خبر داد و افزود: این افراد از همه اتهاماتی که شخص مورد نظر وارد کرده بود، تبرئه شدند. ولی درباره پیامکهای تهدید آمیز و دیگر اقداماتی که در این مدت صورت گرفته، تنها به ذکر این نکته اکتفا شد که باید دست از این کارها برداشت و وضعیت را به حالت قبل برگرداند.

فروشگاه کتاب انجمن قلم ایران که در زمان مدیریت رضا امیرخانی در انجمن و با حضور شهردار تهران افتتاح شده بود، از روز پنجشنبه هفته گذشته با قطع برق آن به تعطیلی کشیده شد.

در همین باره خبری از انجمن قلم ایران برایمان ارسال شده که عیناً درج شده است:

بسمه تعالی

فروشگاه انجمن قلم موقتا بازگشایی می‌شود

جلسه عادی هیئت مدیره انجمن قلم ایران، چهارشنبه 26/10/86 راس ساعت مقرر، در محل انجمن برگزار شد. در این جلسه جز امیرحسین فردی، کلیه اعضا حضور داشتند. همچنین محمدرضا اصلانی و مریم صباغ‌زاده (بازرسان) و حمید گروگان (رئیس هیئت موسس)، در این جلسه حاضر بودند.در ابتدای جلسه،‌ مهندس هاشمی،‌ گزارش خود را از برآورد هزینه بازرسان ساختمان انجمن، مبنی بر متری 235 هزارتومان ارائه داد؛ که بنا شد در جلسه‌ آینده، راجع به این برآورد و نحوه تامین آن، صحبت شود. سپس از امین چ. ـ که طی قراردادی با رضا امیرخانی (رئیس هیئت مدیره سابق) ـ به عنوان «بهره‌بردار» از مکان فروشگاه انجمن قلم معرفی شده است، خواسته شد تا مطالب خود را بیان کند. وی اظهار داشت  که قرارداد بهره‌برداری از فروشگاه، ابتدا از سوی امیرخانی با شخصی دیگر منعقد شده است. اما آن شخص، پس از مدتی، از این کار، انصراف می‌دهد. سپس امیرحسین الف. برای بهره برداری از و فروشگاه اعلام تمایل می کند. اما پس از آنکه استخاره‌اش در این باره، بد می‌آید، از وی می‌خواهد که با انجمن قرارداد منعقد کند؛ اما در عمل، خود امیرحسین الف. پشت قضیه ] بهره بردار اصلی[ باشد. نیت آنان از این کار نیز، عمل به اصل 44 قانون اساسی، کمک به انجمن قلم و روشن نگه‌داشتن چراغ آن ـ به این سبب که نهادی مورد تایید مقام معظم رهبری است ـ بوده است. او دلیل عدم حضور خود در فروشگاه و تعویض فروشندگان را اشتغال به تحصیل و مسئولیت شغلی ذکر کرد. امین چ. در پاسخ به اینکه چرا چک 50 میلیون ریالی تضمین عمل به مفاد قرارداد را ـ که می بایست در حین امضای قرارداد به انجمن تحویل می شده است ـ همچنین سهم شش درصدی انجمن را، که می بایست در انتهای هر ماه به هیئت مدیره پرداخت می‌شده است، با گذشت 117 روز، همچنین هزینه مصرفی برق فروشگاه را، از ابتدا تا کنون، پرداخت نکرده است، نتوانست توضیح قانع کننده‌ای ارائه دهد. وی اظهار داشت چکهای این وجوه نزد امیرحسین الف. است.راضیه تجار، ‌طی توضیحاتی، گفت: به یاد نمی‌آورم در دوره هیئت مدیره سابق، در جلسه هیئت مدیره، واگذاری فروشگاه به امین چ. مطرح شده و مورد تصویب قرار گرفته باشد. او همچنین از تماسهای مکرر از سوی هیئت مدیره جدید و دفتر انجمن با امین چ.  طی ماههای اخیر، و عدم پاسخگویی وی، و نیز بستن هرگونه راه ارتباط با خود توسط امین چ. یاد کرد؛ و در پاسخ یکی از بازرسان، گفت که از سوی هیئت مدیره تمام راههای ممکن برای برقراری ارتباط و دعوت نامبرده، طی شد. اما امین چ. خود، با روشهایی نامناسب و اهانت آمیز، حاضر به مذاکره نشد؛ و نهایتا نیز، مسئله ای کاملا داخلی را به سایتهای خبری ومطبوعات کشید؛ و قضیه را، به گونه‌ای دیگر جلوه داد.تجار نسبت به ادامه این روند هشدار داد؛ و آن را باعث سوء استفاده جریانها و افرادی که مصالح شخصی و گروهی خود را بر مصالح انجمن ترجیح می‌دهند، دانست.مجتبی رحماندوست، با ذکر اینکه در مدت هشت ساله‌ای که خود در دولت اصلاحات حضور داشته، شاهد بوده که امیرحسین الف. ، به عنوان یکی از اعضای روزنامه کیهان و کسی همچون شریعتمداری، سیبل و هدف حملات جریان مقابل بوده، همچنین وی ناشر نمونه دفاع مقدس در سال گذشته بوده، باید از او نیز دعوت شود در جلسه حضور یابد و سخن بگوید. همچنین مغازه باید مجددا بازگشایی و در اختیار وی و امین چ. قرار گیرد. که این سخنان، به عنوان مطالب خارج از موضوع، مورد انتقاد سمیرا اصلانپور قرار گرفت.رحماندوست همچنین خواهان دریافت و مشاهده آن صورتجلسه هیئت مدیره شد که در آن، به نائب رئیس انجمن و یکی دیگر از اعضای هیئت مدیره، از سوی هیئت مدیره، برای مذاکره با امین چ. و تعیین تکلیف نهایی آن، با «اختیار تام» وکالت داده شده است. که بلافاصله، این صورتجلسه در اختیار او قرار گرفت و ماده مذکور، از صورتجلسه مذکور، برای وی و دیگران قرائت شد. محمدرضا سرشار، اظهار داشت، به دلایل متعدد ، قرارداد منعقده میان رضا امیرخانی، رئیس هیئت مدیره سابق، با امین چ. به عنوان بهره بردار، از اساس باطل و غیرقانونی بوده است:

1. به این سبب که در کل، هرگونه قراردادی از این نوع، می‌بایست قبلا در هیئت مدیره وقت مطرح می‌شده، و به تصویب جمع می‌رسیده است. در حالی که در هیچ یک از صورتجلسه‌ای هیئت مدیره سابق، مطلبی دال بر این موضوع،‌ مشاهده نمی‌شود.2. قرارداد منعقده با امین چ. فاقد تاریخ و شماره ثبت در دبیرخانه ودفتر انجمن است. لذا، به لحاظ حقوقی، فاقد اعتبار بوده، نمی‌تواند عمل به مفاد آن، برای انجمن الزامی باشد.3. در قرارداد شماره 5-3054/431/س مورخ 1/2/80 ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) با انجمن، ماده 1-5 آمده است: «مستاجر ] انجمن قلم[ اجازه تعییر شغل (ولو مشابه)، تغییر کاربری و یا انتقال مورد اجاره ]ساختمان فعلی انجمن[ به غیر را، به هیچ وجه، کلا و جزئا، اعم از وکالت، صلح، نمایندگی و غیره، «ولو حتی به شریک» ندارد.بابت تضمین عمل به مفاد این قرارداد نیز چکی به مبلغ دو میلیارد از انجمن گرفته شده است. قرارداد مورد اشاره منعقده رئیس هیئت مدیره سابق انجمن با امین چ.  تحت عنوان «بهره‌بردار»، یک «شراکت» است؛ و از اساس با این بند از قرارداد ستاد اجرایی با انجمن، در تخالف و مغایرت قرار دارد. لذا قرارداد مذکور با امین چ. از اساس غیر قانونی، غیرشرعی و باطل بوده است.4. نپرداختن چک پنجاه میلیون ریالی تضمین عمل به مفاد همین قرارداد غیرقانونی توسط امین چ. نپرداختن سهم الشراکت انجمن در فروشگاه و نپرداختن هزینه برق مصرفی فروشگاه در این مدت 117 روزه اخیر، واگذاری فروشگاه به دیگری، بسته شدن راههای تماس با امین چ. توسط خود وی، عدم پاسخگویی او به پیغامهای ارسالی از سوی دفتر انجمن، تعیین تکلیف و پیش شرطهای غیرقانونی برای هیئت مدیره، از جمله مواردی است که حتی اگر اصل این قرار داد، غیرقانونی هم نمی‌بود، می توانست به تنهایی، به لحاظ حقوقی و عرفی، موجب ابطال قرارداد شود. سرشار در پایان ضمن تاکید مجدد بر اینکه اقدامات صورت گرفته در ارتباط با مغازه توسط وی و دیگر نماینده هیئت مدیره، دقیقا در چارچوب اختیارات «تام» تفویض شده از سوی هیئت مدیره به وی و با هماهنگی قبلی بوده است، و اعضای هیئت مدیره موظف به حفظ حقوق اعضای انجمن در این گونه مواردند، به سخنان خود پایان داد.جواد محقق، دیگر عضو هیئت مدیره، ضمن تایید نظرات مجتبی رحماندوست، خواهان وصل مجدد برق فروشگاه و بازگشایی مجدد آن توسط امین چ. شد.

دکتر ولایتی که از ابتدا، مدیریت جلسه را بر عهده داشت، ضمن تایید اینکه اقدامات انجام شده در ارتباط با فروشگاه توسط نائب رئیس و دیگر عضو هیئت مدیره، در چارچوب اختیارات داده شده از سوی هیئت مدیره به این دو بوده است و دلایل ارائه شده از سوی امین چ. برای عدم ارائه چک مورد اشاره و عدم پرداخت سهم الشراکت انجمن، قابل پذیرش نیست، جویای نظر یکی از بازرسان انجمن، که خود نیز قاضی دادگستری و حقوقدان است، در این باره شد.نظر بازرس مذکور این بود که جدا از مسئله تطابق یا عدم تطابق قرارداد رئیس هیئت مدیره سابق انجمن با امین چ. ، نفس عمل نکردن وی به مفاد این قرارداد، به تنهایی می‌تواند موجب ابطال آن شود. ضمن آنکه برخی مفاد قرارداد، دارای ابهامات و نواقص، و فاقد جنبه‌های لازم حقوقی است.در پایان دکتر ولایتی، با تایید نظر او در این باره، پیشنهاد کرد وی با مشورت با دیگر حقوقدانان نسبت به بررسی دقیقتر و بیشتر موضوع ِ مغایرت و مخالفت قرارداد منعقده با امین چ. با بند 1-5 قرارداد ستاد اجرایی حضرت امام با انجمن، اقدام کند؛ و نتیجه تحقیقات وی، برای تعیین تکلیف نهایی فروشگاه، در جلسه دو هفته بعد هیئت مدیره، به بحث گذاشته شود. در عوض، برق فروشگاه مجددا وصل شود، تا امین چ. به کار خود، تا آن تاریخ ادامه دهد. اما وی نیز، حقوق معوقه انجمن را پرداخت کند.این پیشنهاد با موافقت مجتبی رحماندوست و محقق رو‌به رو شد. ولی فیروز زنوزی جلالی و راضیه تجار و سرشار، نظر مخالف خود را با بازگشایی مغازه ـ به دلایلی که در پیش آمد ـ اعلام کردند. به این ترتیب، و با توجه به اینکه طبق اساسنامه انجمن، اتخاذ هر تصمیمی در هیئت مدیره، نیاز به حداقل چهار رای موافق دارد، این پیشنهاد تصویب نمی‌شد. اما با اصرار دکتر ولایتی بر این امر، و اینکه بهتر است در این مورد هیئت مدیره بزرگواری خود را نشان دهد، زنوزی، تجار و سرشار، علی‌رغم داشتن نظر کاملا مخالف، به احترام شان، جایگاه و شیخوخیت مشار الیه، در این باره سکوت اختیار کردند.در این جلسه، همچنین سمیرا اصلانپور، عضو علی البدل هیئت مدیره نیز حضور داشت، که ـ البته بدون داشتن حق دادن رای ـ با نظر تجار، زنوزی و سرشار موافق بود.

قابل ذکر است در تبصره 2 ماده 29 اساسنامه انجمن آمده است : « اعضای علی‌البدل «بدون حق رای» و بازرسان «بدون اظهار نظر»، می‌توانند در جلسه هیئت مدیره، شرکت کنند.همچنین، از اواسط جلسه و پس از بیان نظرات، امین چ. به خارج از جلسه هدایت شد؛ و باقی مذاکرات هیئت مدیره در این باره، در غیاب وی صورت گرفت.در اواخر جلسه، با دعوت قبلی، خسرو آقایاری، عضو اسبق هیئت مدیره، و بانی و واسطه اهدای 12 هزار متر زمین از سوی شعبان مهدوی فر به انجمن، در دوره هیئت مدیره دوم انجمن، به همراه یک حقوقدان مطلع، در جلسه هیئت مدیره حضور یافت و درباره مراحل پیشرفت رفع مشکلات قانونی و صدور عن‌قریب سند مادر برای زمینهای باقی‌مانده خیّر مذکور، توضیحاتی ارائه داد. وی همیچنین اظهار داشت، که با توجه به پیشرفت کار تا این مرحله، انجمن با گرفتن وکیلی، می‌تواند نسبت به دریافت سند رسمی برای 12 هزار متر زمین مذکور، اقدام کند.قابل ذکر است، مهدوی‌فر، در هنگام اهدای این زمین به انجمن، طی نامه‌ای سرگشاده اظهار داشت که پس از مشاهده مراسم ملاقات اعضای انجمن قلم ایران با مقام معظم رهبری، در سیمای جمهوری اسلامی ایران و توجه و اظهار تفقد ویژه معظم‌له به این تشکل، وظیفه خود دانست که او نیز به سهم خویش، خدمتی برای انجمن قلم ایران انجام دهد. ضمن آنکه آقایاری اظهار داشت، شخص مذکور، قطعات متعددی از زمین خود را، طی نذری، به دیگر افراد دارای استحقاق، هدیه کرده است. زمین مذکور، در داخل نقشه جامع تهران قرار دارد و در صورت حل مشکل سند، ارزش آن، نزدیک به 15 میلیارد تومان تخمین زده می‌شود.با این رو، به سبب تنگی وقت ونیاز به تامل بیشتر در این باره، بحث و تصمیم‌گیری نهایی در این باره، به بعد موکول شد.جلسه با 40 دقیقه تاخیر نسبت به زمان تعیین شده، پایان یافت، و تصمیم متخذه مبنی بر وصل مجدد برق فروشگاه تا جلسه دو هفته بعد هیئت مدیره، توسط نایب رئیس و دبیر انجمن، حضوری به اطلاع امین چ. رسید.

نائب رئیس انجمن قلم ایران

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...