‌تازه‌ترین اثر انتشارات شهرستان ادب برای نوجوانان منتشر شد. «به نقش گلیم» عنوان کتابی نوشته محمد محمودی نورآبادی است که به شهدای مدافع حرم می‌پردازد.

به نقش گلیم محمد محمودی نورآبادی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از فارس،‌ «به نقش گلیم» ‌تازه‌ترین اثر انتشارات شهرستان ادب در اختیار علاقمندان داستان فارسی قرار گرفت.

«به نقش گلیم» داستان نوجوان نیازمندی است که حامی نیکوکاری دارد و به صورت ناشناس از او حمایت می‌کند. دختر نوجوان اندک‌اندک درصدد شناخت این مرد است که خبر می‌رسد او در سوریه است و دچار حادثه شده است.

پی‌گیری زندگی این مدافع حرم و آشنایی با زندگی‌اش و در نهایت مواجهه‌ نهایی با او و چگونگی آن، داستان این کتاب است. نویسنده با خلق شخصیت‌های خاص و ماجراهایی پرتب و تاب به بازنمایی چهره‌ی قهرمانانی از میان مردم دست زده که در غوغای اخبار و وقایع روزمره به چشم نمی‌آیند.

در بخشی از این رمان می‌خوانیم: این قصه مفصل است زهرا جان، این هارا ننویسم و خاطر تورا مکدر نکنم بهتر است. مثلا اگر بخواهم حال و روز مادر و سه برادر و خواهر حیدر را هم بنویسم، ماجرا شکل جنایی پیدا می‌کند و اعصاب تورا با آن روح لطیفت به هم می‌ریزد.

دوست دارم در حد امکان از زندگی برایت بنویسم و کمتر به مردن و شکنجه و سیاه چال بپردازم. تو و امثال تو مادران آینده وطن هستید و باید بیش‌تر زندگی را مشق کنید.

این کتاب به قلم محمد محمودی نورآبادی در شمارگان هزار نسخه و با قیمت ۲۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...