کتابخانه‌های شهر ملبورن استرالیا در روزهای قرنطینه و خانه‌نشینی در ابتکاری جالب با تمام هشت هزار عضو بالای هفتاد سال خود تلفنی تماس گرفتند تا احوالشان را جویا شده و به آن‌ها خدمت‌رسانی کنند.

به گزارشبه گزارش کتاب نیوز به نقل از ایرنا، ویروس کرونا از اسفند سال گذشته در جهان شایع شد و بسیاری از کشورها برای کنترل آمار ابتلا، به قرنطینه شهرهای خود روی آوردند؛ مردم جهان به ناگاه خود را در شرایطی یافتند که امکان سفر، خرید و حتی دسترسی به برخی سرویس‌های ضروری دیگر وجود نداشت. با این حال قرنطینه برای کتابخانه‌های ملبورن استرالیا به معنای توقف فعالیت نبود؛ این کتابخانه‌ها پس از تعطیلی ماه مارس (اسفند۹۸-فروردین۹۹) نیز به فعالیت فرهنگی خود ادامه داده و پروژه‌ای جدید به کارکنانشان محول کردند.

تماس با اعضای کتابخانه در دوران کرونا Yarra Plenty Libraries

لیسا دمپستر مدیر مشارکت‌های مردمی کتابخانه‌های یارا پلنتی (Yarra Plenty Libraries) ملبورن می‌گوید: یکی از سخت‌ترین مشکلات قرنطینه جدا افتادن مردم از جوامعشان بود. کتابخانه معمولا کانونی برای جامعه است و ما اعضای مسن را به عنوان آسیب پذیرترین گروه جامعه خود شناسایی کردیم.

پس از تعطیلی به خاطر شیوع کرونا، کارکنان کتابخانه‌های یارا پلنتی شماره تلفن تمام اعضای بالای ۷۰ سال را از بانک داده های کتابخانه استخراج کرده، با آنها تماس گرفته، احوالشان را جویا شدند و در مورد نیازهاشان پرس‌وجو کردند. در مرحله اول این پروژه در مجموع با ۸ هزار عضو تماس گرفته شد.

دمپستر در این باره می‌گوید: با آنها تماس گرفتیم تا سلامی عرض کنیم، احوالشان را بپرسیم و ببینیم به کمکی از قبیل دسترسی به سرویسی خاص، مشاوره، کمک در حوزه فناوری یا امثالهم نیاز دارند یا نه. در صورت نیاز، آنها را به سرویسی که بتواند به آنها خدمت رسانی کند، ارجاع می‌دادیم. چیزی که از این پروژه دستگیرمان شد این بود که این دسته از افراد واقعا به گپ زدن علاقه دارند و عاشق تماس تلفنی از سوی کتابدار هستند. بعضی از تماس‌ها تنها پنج دقیقه و بعضی از آنها یک ساعت و نیم یا حتی بیشتر طول می‌کشید.

حالا با فرارسیدن هفته پنجم از دور دوم قرنطینه در ملبورن، کارکنان این کتابخانه‌ها برای بار دوم با اعضای بالای ۷۰ سال تماس می‌گیرند و این مجموع تماس‌ها را به ۱۶ هزار مورد می‌رساند.

تماس تلفنی‌ با اعضای مسن، تنها یکی از چند روش خلاقانه‌ای است که کتابخانه‌های استرالیا برای مراقبت از جامعه اعضای خود در دوره شیوع کرونا انجام دادند. از بخشیدن جریمه‌ها و افزایش خدمات دیجیتال گرفته تا پست کردن کتاب‌ها، کتابخانه‌های این کشور با شیوع کرونا و آغاز قرنطینه، کارکرد خود را آنقدر تغییر دادند که با تغییرات اجتماعی گسترده که دولت‌ها اعمال کرده‌اند، همگام شوند. روش‌هایی که معمولا نتیجه و تاثیر دلگرم‌کننده‌ای به همراه داشته است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...