کتاب «سال‌های عطا» درباره خاطرات یک نجات یافته از بهائیت است که توسط فیاض قادری منتشر شد.

سال‌های عطا بهائیت فیاض قادری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «سال‌های عطا» سرگذشت عطاالله قادری مهرآباد، یکی از بهائی‏ زادگان استان آذربایجان غربی است که ضمن تعریف خاطراتش، به چگونگی بهایی شدن روستاهای اطراف، خانواده و شمار بسیاری از مردم از سوی مبلغان بهایی می‌‏پردازد.

ماجرای این داستان از جایی آغاز می‌‏شود که این فرقه، با هدف رسوخ در لایه‌‏های درونی جامعه ایران، مبلغانی به دورافتاده‌‏ترین نقاط کشور گسیل می‌‏دارد؛ تا از هر طریق بر شمار بهائیان بیفزاید. بهائیت، که در زمان پهلوی اوضاع را مساعد دیده بود، به شکلی برنامه ‏ریزی ‏شده اعضا را پایبند می‌کند و با مشغول کردن آنان به فعالیت‌‏های ریز و درشت، سیطره بر جان و مال اعضا، تعیین تکلیف‏ در مسائل شخصی از قبیل ازدواج، درس، شغل، محل زندگی و…، آزادی فردی را به طور کامل نقض می‌‏کند؛ تا همه بهائیان طفیلی تشکیلات باقی بمانند.

قادری، به‌رغم سختی‌‏های فراوان، سال‌‏ها در شهرهای مختلف به بهائیت خدمت کرد و تا سال‌ها پس از انقلاب همچنان بهایی بود و خدمات گسترده‌‏ای برای پیشبرد اهداف تشکیلات ارائه کرد.

این کتاب توسط انتشارات سوره مهر در ۱۲۵۰ شماره با ۲۹۶ صفحه در قطع رقعی چاپ شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...