«رسائل خواجو» با استفاده از شش نسخه به تصحیح چهار رساله از خواجوی کرمانی پرداخته است؛ شاعری که او را شیفته سعدی و پیشوای حافظ می‌دانند.

رسائل خواجو خواجوی کرمانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از  تسنیم، «رسائل خواجو» به تصحیح و با مقدمه محمود عابدی و محمد شادروی منش، از سوی انتشارات میراث مکتوب منتشر شد و در دسترس علاقه‌مندان به ادبیات کلاسیک فارسی قرار گرفت.

کتاب حاضر در واقع تصحیح رسائلی است از خواجوی کرمانی که از نظر زبانی و ادبی با امثال خود متمایزند. در این اثر تصحیح و شرح رسائلی چون شمع و شمشیر، سراجیه، شمس و سحاب و نمد و بوریا ارائه شده است که در نوع خود دارای ویژگی‌های خاصی هستند و به قول مؤلفان؛ «میدان گسترده‌ای است برای رجزخوانی و نقیضه‌‌پردازی شاعرانه و مجالی فراخ برای انواع تصویرسازی‌ها در توصیف و تجسیم صورت و صفت اشیاء».

کتاب «رسائل خواجو» براساس شش نسخه تصحیح شده است و در ادامه، رفع مبهمات متن، نمودن رابطه پنهان کلمات، ترجمه آیات و اشعار و عبارات عربی برای نشان دادن کیفیت پیوند آنها با متن، شرح لغات و ترکبیات نادر و معرفی اعلام در حدی که به فهم بهتر متن یاری دهد نیز از نظر مصححان اثر دور نبوده است. از دیگر موضوعاتی که در این کتاب به آن پرداخته شده، تعیین رابطه بعضی از سخنان خواجو با دیگران به ویژه شعر حافظ است که تأثیرپذیری و تأثیرگذاری آثار خواجو را نشان می‌دهد.

گذشته از شرح و تصحیح اثر، کتاب «رسائل خواجو» از مقدمه‌ای کامل درباره زندگی و آرای او بهره‌مند است که در آن تلاش شده تا از وجه و زاویه‌ای جدید به زندگی این شاعر پرداخته شود. در بخشی از این مقدمه درباره او می‌خوانیم: خواننده شعر خواجو، در مطالعه و بررسی آثارش، احوال و آثار او را به گونه حیرت‌انگیزی متفاوت و گونه‌گون می‌بیند: در قرن هشتم قصیده‌سرایی با انواع مسمط‌ها، ترکیب‌بندها و ترجیع‌بندها، و غزل‌سرا؛ مثنوی‌پردازی پیرو نظامی و در عین حال سنایی غزنوی و امیرخسرو دهلوی؛ در واقع شیفته سعدی و گاهی پیشوای حافظ؛ ستایشگر امیر مبارز و مداح شاه شیخ ابواسحاق، حاکمانی پیوسته در نزاع و کشاکش؛ و از سوی دیگر علاقه‌مند به صوفیان و تصوف و هم دل‌بسته به این و آن و ناراضی از حال و روز خود؛ با مناظره‌هایی سرشار از آیات قرآنی و دیگر آثارش تقریباً خالی از حتی داستان‌های پیامبران؛ شیعه و هم سنی و سرانجام کرمانی و هم شیرازی. این‌ها همه هست، اما شاعری توانا و آشنا به نقاشی و موسیقی، بیشتر پذیرای دعوت این و آن و کمتر سخنگوی بعثت و خلاقیت خود. شاید عمده شاخصه‌های شخصیتی و هنر شاعری و با توجه به بعضی از عادات و خصلت‌ها قابل بررسی باشد.

نشر میراث مکتوب کتاب «رسائل خواجو» را در 500 نسخه و در 400 صفحه منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...