کتاب «بیا وانمود کنیم هیچ اتفاقی نیفتاده است» [Let's pretend this never happened] نوشته جنی لاوسن [Jenny Lawson] با ترجمه سامان شهرکی توسط نشر خزه منتشر و راهی بازار نشر شد.

بیا وانمود کنیم هیچ اتفاقی نیفتاده است [Let's pretend this never happened] جنی لاوسن [Jenny Lawson]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، جنی لاوسون نویسنده این‌کتاب، از بیماری‌های جسمی و روحی مثل رماتیسم مفصلی، افسردگی، اضطراب، اختلال شخصیت دوری‌گزین و وسواس فکری‌عملی رنج می‌بُرده است اما ظاهراً مجموعه این‌دردها برای او مضحک بود و از هر درد، دلیلی برای خندیدن بیرون می‌کشید. در نتیجه کتاب کتاب «بیا وانمود کنیم هیچ اتفاقی نیفتاده است» نوشته و منتشر شد.

نویسنده در این‌کتاب، همه‌ مصائب و مشکلاتش را با زبان طنز روایت کرده اما در واقع، خاطرات او در این‌کتاب از کودکی و زندگی خانوادگی‌اش، دل مخاطب را می‌شکند. حتی ممکن است در مواردی روح خواننده را آزار هم بدهد، اما در نهایت خنده را به لبش می‌آورد. کیتلین موران روزنامه‌نگار و نویسنده انگلیسی به جنی لاوسون لقب «ملکه پرحرفی‌های خوشمزه» را داده است.

«بیا وانمود کنیم هیچ اتفاقی نیفتاده است» با عنوان فرعی «خاطرات نسبتاً حقیقی» برای اولین‌بار سال ۲۰۱۲ به چاپ رسید و در آوریل همان‌سال، رتبه نخست پرفروش‌های نیویورک تایمز را تصاحب کرد. ضمن اینکه جایزه بهترین کتاب طنز سال مخاطبان سایت گودریدز را هم برنده شد. جن لنکستر نویسنده آمریکایی درباره این‌کتاب نوشته است: «جنی لاوسون آزار دارد. شدیداً هم آزار دارد! امیدوارم وقتی مشغول خواندن این کتاب هستید و می‌خندید، به خودتان آسیب نزنید!»

این‌کتاب با ۳۰۴ صفحه و قیمت ۴۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...