کتاب «اخلاق حرفه‌ای در گستره کنش‌گران حقوق کیفری» نوشته امیر مرادی توسط بنیاد حقوقی میزان منتشر و راهی بازار نشر شد.

امیر مرادی نویسنده و پژوهشگر حقوق در گفتگو با مهر، گفت: کتاب جدیدم با عنوان «اخلاق حرفه‌ای در گستره کنش‌گران حقوق کیفری» به‌تازگی توسط نشر میزان وابسته به بنیاد حقوقی میزان منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب، برای کسانی نوشته شده که نسبت به موضوعات و مسائل اخلاقی، دغدغه داشته و دل‌نگران‌اند؛ همچنین افرادی که به عملیاتی کردن ارزشِ نیکویی اهتمام دارند و به مباحث اخلاقی به‌ویژه اخلاق حرفه‌ای، نظام‌مندشدن و تخصصی‌شدن آن علاقه‌مند هستند.

وی درباره هدفش از نوشتن این کتاب گفت: هدفم ضمنِ تدوین و فراهم‌کردن ادبیات مقتضی در مورد اخلاق حقوقی و اخلاق عدالت کیفری؛ طرح مسئله آسیب‌شناسانه و نیز توسعه اخلاق حرفه‌ای در گستره اقتضائات اخلاقی مهم‌ترین حرفه‌های حقوق کیفری بود. در این راه با تمرکز بر ارزش دانایی و مواجهه خردمندانه و اساسی با نقض اخلاق حرفه‌ای توسط صاحب‌منصبان حقوق کیفری و پیشگیری از آن، مطالب کتاب را نوشتم تا این اطمینان حاصل شود که افراد و سازمان‌های متصدیِ حِرَف حقوق کیفری، به جنبه‌های انسانی و اخلاقی در قلمرو حرفه نسبت به خود و ذینفعان‌شان، ضمن اشراف به موضوعات و مسائل مرتبط و دارا بودن دیدگاه اخلاقی، ملتزم و مسئولیت‌پذیرند.

این پژوهشگر ادامه داد: مشاغلِ علوم جنایی، امروزه به منزله حِرَف و مناصبی مؤثر در زندگی بشر درآمده‌اند؛ طوری‌که مرام اخلاقی، جزئی مؤثر و ضروری از شخصیت حرفه‌ای صاحبان آن حرفه‌ها و منصب‌ها لحاظ شده و در دنیا دوره‌های اخلاق حرفه‌ای، در اغلب رشته‌های دانشگاهی بخصوص حقوق و نیز حرفه‌ها _چه آموزش اخلاق مذکور در دوره‌های دانشگاهی، چه کارآموزی حقوقی و قضائی و چه ضمن خدمت صاحبان حِرَف و مناصب حقوقی_ ضروری تشخیص داده شده و سرفصل‌های مناسبی در این راستا تدوین شده است. اخلاق حرفه‌ای، ملاحظاتی دارد که رفتار خوب حرفه‌ها را همراه و یا جدا از عوامل مصلحتی و قانونی، تعیین می‌کند. یکی از وظایف مهم این رشته، نقد حرفه‌هایی است که به رسمیت شناخته شده‌اند؛ زیرا کنترل‌های قانونی محدودیت دارند و غالباً ناظر به بعد از نقض مقررات است. اما رفتارهای اخلاقی با تأکید بر خودفرمانی از آسیب، خسارت و سایر مشکلات قبل از وقوع آنها پیشگیری می‌کند.

مرادی گفت: کتاب «اخلاق حرفه‌ای در گستره کنش‌گران حقوق کیفری» با ۳۸۴ صفحه و قیمت ۴۰ هزار تومان منتشر شده است.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...