همه چیز از یک پرسش آغاز شد؛ پسر یا دختر یک دیکتاتور بودن چگونه است؟ داشتن نامی مترادف با ظلم، وحشت و شر چه حسی دارد؟ جی نوردلینگر روزنامه نگار آمریکایی تصمیم گرفت تا به این سوال پاسخ دهد و به این ترتیب کتاب «دیکتاتورزاده‌ها»[Children of monsters : an inquiry into the sons and daughters of dictators] را نوشت.

دیکتاتورزاده‌ها [Children of monsters : an inquiry into the sons and daughters of dictators] «جی نوردلینگر» [Jay Nordlinger]

به گزارش ایبنا، اگر به کتاب‌های مستند تاریخی علاقه‌مند هستید، کتاب «دیکتاتور زاده‌ها» به قلم «جی نوردلینگر» [Jay Nordlinger] می‌تواند تجربه لذت بخشی برایتان باشد. کتابی که به سراغ مخوف‌ترین دیکتاتورهای دوران مدرن از کشورهای مختلف جهان رفته اما این بار آن‌ها را نه در قامت یک فرد سیاسی که در محیط خانواده و در نقش پدر مورد توجه قرار داده است. تمرکز کتاب بیش از پدران بر فرزندان است. دیکتاتورها چه جور فرزندانی پرورش می‌دهند؟ سرنوشت فرزندان بزرگترین دیکتاتورهای قرن چه بوده است؟ همانطور که کتاب اشاره می‌کند همه چیز از یک پرسش آغاز شد؛ پسر یا دختر یک دیکتاتور بودن چگونه است؟ داشتن نامی مترادف با ظلم ، وحشت و شر چه حسی دارد؟ جی نوردلینگر روزنامه نگار آمریکایی تصمیم گرفت تا به این سوال پاسخ دهد و به این ترتیب کتاب «دیکتاتورزاده‌ها» را نوشت. او در کل دیکتاتورهایی را بررسی می‌کند که جزو بدترین‌ها هستند: هیلتر، موسولینی، فرانکو،استالین، توچو، مائو، کیم، خوجه، چائوشسکو، دووالیه، کاسترو، قذافی، صدام، موبوتو، بوکاسا، عیدی امین، منگیستو، پول پوت.

نویسنده در پیشگفتاری که بر کتاب نوشته است در مورد انتخاب این افراد توضیح می‌دهد: «من با دیکتاتورهایی شروع کردم که با جنگ جهانی دوم ارتباط داشتند از جمله فرانکو. این بخش را با توجو به پایان می‌برم و بعد در شرق دور روی مائو و کیم تمرکز دارم و سپس به اروپای شرقی می‌روم. بعد به کارائیب می‌رسم و از آنجا به آفریقا... این دختران و پسران دیکتاتورها در میزان مطالب برابر نیستند. بعضی چند صفحه و بیوگرافی کوتاهی را به خود اختصاص داده‌اند. دیگران یک یا دو جمله درباره‌شان آمده است. این موضوع بستگی به این داشته که آن‌ها چقدر جالب و مهم بوده‌اند، که بیشتر درباره‌شان بدانیم.» همانطور که اشاره شد این کتاب در مورد دیکتاتورهای خونخوار نیست، بلکه در مورد فرزندان آنها است.

از عشق تا نفرت
اما آیا رفتار همه آن‌ها در برابر پدران به یک شکل بوده است؟ همانطور که گفتیم همه این فرزندان به یک شکل رفتار نکرده‌اند، بعضی از آنها کاملا به پدران خود وفادار بودند، آن‌ها را تحسین می‌کردند و حتی عاشفانه دوست می‌داشتند، بعضی دیگر بدون سرپیچی راه پدر را در پیش گرفتند و به عنوان جانشین بر مسند پدر نشستند مانند کره شمالی و هائیتی و احتمالا اگر فرصتی پیش می‌آمد فرزندان صدام حسین یا یکی از فرزندان قذافی. بعضی از آنها راه میانه داشتند، نه مخالفت واضح و نه هواداری همه جانبه و تعدادی هم تبدیل به مخالف‌های صریح می‌شوند حتی تا سر حد جدایی پیش می‌روند، مانند دختر استالین. اما همانطور که نویسنده هم اشاره می‌کند تمام این فرزندان در یک چیز مشترک بوده‌اند: «زیستن در موقعیتی بسیار عجیب» و همین جنبه است که به کتاب بعدی روانشناختی نیز می‌بخشد. این که داشتن محیط عجیب و پر تنش چه تاثیرات روانی بر افراد می‌گذارد؟ این که شما به عنوان یک فرزند دختر وقتی پدرتان اراده کند می‌تواند همسرتان را به قتل برساند و شما هم حق مخالفت ندارید. آیا اصلا این افراد می‌توانند زندگی عادی داشته باشند؟

برخی از این فرزندان بعد از از بین رفتن دیکتاتوری‌های پدرشان به کشورهای دیگر رفته‌اند و سعی کرده‌اند با زیستن در گم‌نامی زندگی عادی را تجربه کنند. اما نویسنده کتاب در بخش پایان ویژگی مشترکی را برای فرزندان دیکتاتورها بیان می‌کند و توضیح می‌دهد: «انکارگرایی در میان فرزندان دیکتاتورها مشترک است. شاید نوعی مکانیسم ضروری برای کنار آمدن باشد. بسیاری از آن‌ها با دروغ زندگی کرده‌اند. وقتی کتابم را می‌نوشتم متوجه پوستر یک نمایش در برادوی شدم. روی پوستر نوشته شده بود: «هرکسی آن طور به یاد می‌آورد که باید به یاد بیاورد.» پسران و دختران دیکتاتورها مثل مردم دیگر، اغلب آنطور که باید پدرشان را به خاطر می‌آورند: آنطور که پدرشان بود و رژیم‌اش را.»

اما آیا باید از تمام این فرزندان به خاطر وراثت و شیوه پرورش یافتنشان اعلام برائت کرد یا به همان خاطر از آن‌ها متنفر بود، نویسنده این طور پاسخمان را می‌دهد: «هرگز فکر نمی‌کردم که در بحثی اخلاقی از مردی نقل قول کنم که خودش فکر می‌کرد نوه هیتلر است، اما اینجا از او صحبتی می‌آورم: فیلیپ لورت گفت: «من فکر نمی‌کنم که خصلت اهریمنی به کسی منتقل شود. قطعا خصائلی از والدینت به تو می‌رسد اما این خود تو هستی که زندگی‌ات را بنا می‌کنی و خودت را می‌سازی.»

کتاب «دیکتاتورزاده‌ها؛ دیکتاتورها چه جور فرزندانی را پرورش می‌دهند؟» به قلم «جی نوردلینگر» با ترجمه زینب کاظم خواه در 1100 نسخه، 312 صفحه و قیمت 65 هزار تومان به همت بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...