مجموعه‌داستان «حنانه شو...» نوشته رقیه بابایی توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر و در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شد.

به گزارش مهر، این کتاب، داستان‌هایی را از زبان اشیا درباره پیامبر اکرم (ص) در بر می‌گیرد و همان‌طور که مشخص است، نامش نیز برگرفته از داستان واقعی ستونِ معروف حنانه است. عناوین داستان‌های این کتاب، به‌ترتیب عبارت است از: توان عشق، آیت عشق، تاوان عشق، کوی عشق، پناه عشق، باران عشق و آغوش عشق.

در بخشی از داستان «پناه عشق» از این کتاب می‌خوانیم: نسیمی سبک شروع به وزیدن کرده بود. با هر قدم نزدیک شدن پیامبر (ص)، گویی گیاهان پنهان در خاک، به یک‌باره از زمین می‌روییدند و دشت را سبز می‌کردند؛ که من از آن روز به بعد، آن گوسفندان گرسنه را ندیدم مگر فربه و پرشیر! آن روز رسول خدا (ص) به مسیرش به سوی طایف ادامه داد و آن قدر در دشت رفت، که دیگر او را ندیدم. چند روزی گذشت؛ در انتظار بازگشت پیروزمندانه و همراهی رؤسای طائفیان با او بودم؛ ناگاه در میان سراب‌های بیابان، دیدم یک نفر تنها، با قدم‌هایی که به سختی از زمین جدا می‌شد، به سوی مکه می‌آید. در دل آرزو می‌کردم غریبه‌ای باشد راه گم‌کرده یا آواره‌ای از کاروان عقب‌افتاده؛ اما با نزدیک‌شدن و دیدنش، در لحظه‌ای جان از تنم جدا شد و چون کوهی یخی؛ سرد و منجمد شدم. رسول خدا (ص) بود با پاهایی سنگ‌خورده، چشم‌هایی از حزن پرده‌ای بر آن افتاده و دعوتی اجابت نشده؛ بلکه چنین پاسخ داده شده…. از آن روز، نفرت از طائفیان نیز بر نفرتی که از مکّیان داشتم اضافه شد.

این کتاب با ۷۹ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۷ هزار تومان منتشر شده است.  

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...