استبداد و استعمار را با هم و توامان به تصویر کشیده... چه بسا اگر جای او بودیم، ما هم عضو فرقه بودیم... مردمی تحت ظلم تلاش کردند تا خود را از ظلم حکومت مرکزی برهانند، اما راه را اشتباه رفتند... روایت خیانت روسها جذاب و قابل تأمل است... پدربزرگ حدس میزند که بولوت نوه او باشد، اما فرار میکند... زنان نهتنها نقش مهمی ندارند؛ بلکه در کنار مردانشان هم نیستند. نه عطوفت مادر دیده میشود، نه بیقراری دوری از همسر... چرا صدای خوشی که از پدر به پسر ارث رسیده و او را «بلبل فرقه» کرده، ناگهان خاموش میشود
...
روی جلدی که دوستان تهیه کرده بودند خیلی سانتی مانتال بود و به درد این کار که پر از خشونت است و از یک دوره خیلی خشنی صحبت میکند و آدمی که اصلاً گوری ندارد آدمی که کشته و مثله شده است، نمیخورد، فکر کردم برای این کار مناسب نیست. ضمن اینکه کار گرافیکی کامپیوتری بود که خود من هنوز هم به خاطر باورهای سنتی که نسبت به داستان دارم با طراحی دستی موافقتر هستم
...
من از طریق اخبار اطلاع پیدا کردم این دو اثر به زبان عربی ترجمه شدهاند. با ناشر تماس گرفتم؛ اما ناشر تنها کاری که کرد، بعد از مدتها وقفه، دو نسخه از ترجمهی کتاب را برایم فرستاد... در جاییکه نویسنده محلی از اعراب ندارد، کاری از دست ما برنمیآید... از سازندهی فیلم "دخیل"، داریوش یاری، و تهیهکنندهی فیلم، عبدالله اسفندیاری، شکایت کردم. خانهی سینما سه سال است که مرا سر میدواند.
...
گاهی انسان فراموش می کند که عابر است و پل، موقت، و گرنه چه دلیل یا سودی دارد افسوس خوردن و ماتم گرفتن یا مقصر دانستن خود یا دیگری و عجیب انگاشتن این که پلی که تکیهگاهی باید باشد ناگهان زیر پا خالی بشود و فرو بریزد؟... هیچ چیز امن نیست و نادر همیشه این احساس را با خودش همراه دارد.
...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
مشاوران رسانهای با شعار «محصول ما شک است» میکوشند ابهام بسازند تا واقعیتهایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست میبیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفتوگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسشها را با نظاممندی، دقت و منطق پی میگیرد
...
عوامل روانشناختی مانند اطمینان بیشازحد، ترس از شکست، حس عدالتطلبی، توهم پولی و تاثیر داستانها، نقشی کلیدی در شکلگیری تحولات اقتصادی ایفا میکنند. این عوامل، که اغلب در مدلهای سنتی اقتصاد نادیده گرفته میشوند، میتوانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونقهای غیرمنتظره یا رکودهای عمیق میشوند
...
جامعیت علمی همایی در بخشهای مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستانهای مثنوی، او معانی لغات را باز میکند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی میپردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزارههای غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیمبندی سهگانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی میکند
...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدمها –و در بعضی موارد حیوانها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه میکند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمیشود انتظار داشت در زندگیاش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطرهای از آن گذشته باقی نماند
...
از فروپاشی خانوادهای میگوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمیتواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن میشد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آوارهای هم نبود
...