تنهایی بینفردی، تنهایی درونفردی و تنهایی اگزیستانسیال... تجربه تهی بودن، گم شدن و محرومیت، جایی بیرون از ما نیست بلکه در درون ماست... باید بیاموزد با دیگری ارتباط برقرار کند بیآنکه او را تا سطح ابزاری برای دفاع در برابر تنهایی پایین بیاورد... ما نباید فکر کنیم وقتی گرد هم میآییم، از تنهایی بیرون آمدهایم... برای کسی که عافیت و امنیت مهمترین چیز است، رحم مادر یا گور بهترین مکان است... عاشق دیگر نمیتواند به تنهایی تصمیماتی بگیرد
...
رابطهی بالا به پایین درمانگر- بیمار را قبول ندارد و به نظرش آن طور که باید کار نمیکند. مطلوب او رابطهی شانه به شانه است، نه سایه به سایه. کیمیای درمان چیزی نیست جز، ارتباطی بین بیمار و درمانگر... دو داستان را توأمان پیش میبرد... آیا میتوان معنای زندگی را در مواجههی با مرگ بازآفرید؟... خط داستانی دوم روایتیست از زندگی شوپنهاور... درمان از شهامت رویارویی با اوج درد آغاز میشود... دیگر بس است زندگی نمایشی
...
ملال، جوهره و ماده اصیل حیات است... ملالانگیزترین وضعیت حیاتی بشر، اندیشیدن در تنهایی ست... نوعی میل به وضعیت «نیستی» و مرگ در راستای پایان بخشیدن به شرایط کنونی و ایجاد وضعیت حیاتمند دیگری است... برای رهایی از ملال زندگی اجتماعی و آسیبهای ناشی از آن ناگزیرند، فاصلهای مناسب از اجتماع و «همدیگر» داشته باشند که بتوانند تا اندازهای از رنجهای حاصل از «با هم بودن» در امان باشند... وضعیت جوجهتیغی!
...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
طنز مردمی، ابزاری برای مقاومت است. در جهانی که هر لبخند واقعی تهدید به شمار میرود، کنایههای پچپچهوار در صف نانوایی، تمسخر لقبها و شعارها، به شکلی از اعتراض درمیآید. این طنز، از جنس خنده و شادی نیست، بلکه از درد زاده شده، از ضرورت بقا در فضایی که حقیقت تابآوردنی نیست. برخلاف شادی مصنوعی دیکتاتورها که نمایش اطاعت است، طنز مردم گفتوگویی است در سایه ترس، شکلی از بقا که گرچه قدرت را سرنگون نمیکند اما آن را به سخره میگیرد.
...
هیتلر ۲۶ساله، در جبهه شمال فرانسه، در یک وقفه کوتاه میان نبرد، به نزدیکترین شهر میرود تا کتابی بخرد. او در آن زمان، اوقات فراغتش را چگونه میگذراند؟ با خواندن کتابی محبوب از ماکس آزبرن درباره تاریخ معماری برلین... اولین وسیله خانگیاش یک قفسه چوبی کتاب بود -که خیلی زود پر شد از رمانهای جنایی ارزان، تاریخهای نظامی، خاطرات، آثار مونتسکیو، روسو و کانت، فیلسوفان یهودستیز، ملیگرایان و نظریهپردازان توطئه
...
در طبقه متوسط، زندگی عاطفی افراد تحت تأثیر منطق بازار و بدهبستان شکل میگیرد، و سرمایهگذاری عاطفی به یکی از ابزارهای هدایت فرد در مسیر موفقیت و خودسازی تبدیل میشود... تکنیکهای روانشناسی، برخلاف ادعای آزادیبخشی، در بسیاری از موارد، افراد را در قالبهای رفتاری، احساسی و شناختی خاصی جای میدهند که با منطق بازار، رقابت، و نظم سازمانی سرمایهدارانه سازگار است
...
صدام حسین بعد از ۲۴۰ روز در ۱۴ دسامبر ۲۰۰۳ در مزرعهای در تکریت با ۷۵۰ هزار دلار پول و دو اسلحه کمری دستگیر شد... جان نیکسون تحلیلگر ارشد سیا بود که سالهای زیادی از زندگی خود را صرف مطالعه زندگی صدام کرده بود. او که تحصیلات خود را در زمینه تاریخ در دانشگاه جورج واشنگتن به پایان رسانده بود در دهه ۱۹۹۰ به استخدام آژانس اطلاعاتی آمریکا درآمد و علاقهاش به خاورمیانه باعث شد تا مسئول تحلیل اطلاعات مربوط به ایران و عراق شود... سه تریلیون دلار هزینه این جنگ شد
...
ما خانوادهای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانهستیزی عراقیها و تحریکات دولت تازه تأسیسشدهی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایتبخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربهدری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم
...